تد تامپسون با رمانی درباره بیگانگان به عنوان برنده جایزه آرتور سی کلارک ۲۰۱۹ شناخته شد.

به گزارش مهر به نقل از گاردین، تد تامپسون نویسنده بریتانیایی معتبرترین جایزه ادبیات علمی تخیلی بریتانیا را برای رمانی با عنوان «گلاب» دریافت کرد.

این رمان که درباره بیگانگان در آفریقای فرداست، عنوان برنده جایزه آرتو سی کلارک را از آن خود کرد.

داستان در سال ۲۰۶۶ و بعد از حمله آدم فضایی‌ها شروع می‌شود که باعث شده از طریق انتقال مواد میکروسپکی منتشر شده در هوا، بشر تا حدود زیادی بی‌قدرت بشود. «رزواتر» یا «گلاب» اسم شهری جدید است که در حومه‌های یک گنبد بیوشیمیایی واقع در مناطق روستایی نیجریه شکل گرفته است. گنبد فقط سالی یک بار باز می‌شود، تمام افراد مریض نزدیک را درمان می‌کند، به مرده‌ها جان تازه می‌بخشد و به شیوه‌هایی عجیب روی مردم اثر می‌گذارد. حضور آدم فضایی‌ها همچنین استعدادهای تله‌پاتی را در میان انسان‌های منتخب که «حساس‌ها» نام گرفته‌اند، بیدار کرده است. رمان داستان یکی از آن‌ها به نام کارو را دنبال می‌کند که وقتی بقیه حساس‌ها شروع به مردن می‌کنند دست به تحقیقات خودش می‌زند.

در نقدی که منتقد گاردین بر این کتاب نوشته بود آن را داستان علمی تخیلی فوق‌العاده‌ای خواند که در لبه ژانر داستان‌های معاصر جای می‌گیرد و نویسنده از همه عناصر متضاد به خوبی در کتابش بهره می‌گیرد و در عین حال که شوکی زامبی‌وار دارد، ماجرایی سایبری، داستانی هیجان‌انگیز و در عین حال یک داستان عاشقانه را گردآورده است و در عین حال تصویری جالب از نیجریه در آینده ارایه می کند.

اندرو ام باتلر رییس هیات داوران نیز با تکیه براین که تهاجم بیگانگان همیشه موضوعی سیاسی است، گفت این نویسنده توانسته است به طبیعت بیگانگان، ساختار قدرت جهانی و فراگیری فن‌آوری به ترکیب برنده از داستان علمی تخیلی دست یابد و همه را با بذله‌گویی درهم آمیزد.

تامپسون که به عنوان روانپزشک در جنوب انگلستان کار می‌کند موفق شد تا از میان ۱۲۴ رمان شرکت کننده، این جایزه را از آن خود کند. این بالاترین آماری بود که تاکنون در این رقابت حضور داشته است.

تام هانتر سازمان‌دهنده این جایزه ماه می از ناشران خواسته بود تا بیشتر به کتاب‌های علمی تخیلی بها بدهند و از تنوع فرهنگی و پیشینه‌های متفاوت در خلق این داستان‌ها حمایت کنند. وی گفته بود تنها ۷ درصد از رمان‌هایی که برای این رقابت ارسال شدند توسط نویسندگان رنگین‌پوست خلق شده‌اند.

از دیگر نامزدهای این رقابت شامل «فرانکشتین در بغداد» نوشته احمد سعداوی رمان‌نویس عراقی بود که نامزدی بوکر بین‌المللی امسال را هم کسب کرد. سو برکی نویسنده نوقلم آمریکایی با رمانی با عنوان «Semiosis»، یون ها لی نویسنده آمریکایی با رمانی با عنوان «تفنگ از مرگ بازگشته»، سیمون استالنهاگ نویسنده سوئدی با رمانی با عنوان «دولت الکتریک» و آلیا ویتلی نویسنده بریتانیایی با «پوست شل» دیگر نامزدهای نهایی این رقابت بودند.

تامپسون چکی به مبغ ۲۰۱۹ پوند و یک مجسمه به عنوان جایزه دریافت کرد. چک این رقابت هر سال به مبلغ عدد سال رقابت به برنده اهدا می شود.

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...