«کتابخانه نیمه‌شب» [The midnight library] اثر مت هیگ [Matt Haig] با ترجمه صبا نوروزی منتشر شد.

کتابخانه نیمه‌شب» [The midnight library] نوشته مت هیگ [Matt Haig]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، رمان «کتابخانه نیمه‌شب» نوشته مت هیگ با ترجمه صبا نوروزی در ۳۷۶ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۷۹هزار تومان توسط نشر یادشده منتشر شده است.

در نوشته پشت‌ جلد کتاب آمده است: «کتابخانه نیمه‌شب» تجربه غریب و منحصربه‌فرد دختری حرمان‌زده و نومید است که به خط قرمز زندگی‌اش نزدیک شده و در برزخ بین مرگ و زندگی مجال می‌یابد زندگی‌هایی را تجربه کند که از اوان کودکی تا آخرین لحظه پیش از اقدام به خودکشی، بار سنگین حسرت‌شان را به دوش کشیده است.

رمانی بسیار ساده و روان و در عین حال کاوشی ژرف در بطن زندگی و معنای آن. درست در لحظه‌ای که ققنوس امید زندگی در شعله‌های حسرت و حرمان خاکستر می‌شود، تولدی دوباره همه چیز را عوض می‌کند.

روایتی افسون‌کننده مملو از طنز و صمیمیت و بزرگداشتی باشکوه از نقش کتاب در تحول زندگی.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...