«جومپا لاهیری» نویسنده آمریکایی برنده جایزه «پولیتزر» حق انتشار مجموعه داستان «خاک غریب» در ایران را با ترجمه «امیرمهدی حقیقت» به «نشر ماهی» سپرد.

«جومپا لاهیری» در گفت‌وگو با فارس گفت: « از اینکه ناشران ایرانی به تدریج به حق مؤلف احترام می‌گذارند خوشحالم و امیدوارم که هیچ کتابی بدون اجازه صاحب اثر آن در ایران به چاپ نرسد.»
«لاهیری» گفت: «امیدوارم دیگر ناشران ایرانی اقدام به انتشار «خاک غریب» نکنند و به حقوق من به ‌عنوان نویسنده و همچنین حقوق نشر ماهی به‌عنوان صاحب ‌کپی‌رایت این کتاب در ایران احترام بگذارند.»

«نشر ماهی» ماه گذشته درخواست رسمی خود را برای خرید کپی‌رایت مجموعه داستان «خاک غریب» به «جومپا لاهیری» تقدیم کرده بود. هفته گذشته نیز این قرارداد رسما بین «نشر ماهی» و خانم «لاهیری» بسته شد.
یکی از مسوولان «نشر ماهی» در این باره گفت: «تصمیم ما بر خرید کپی‌رایت همه آثاری است که منتشر کرده و می‌کنیم و هم‌اکنون نیز برای خرید کپی‌رایت چند کتاب تازه خود در حال مذاکره با ناشران خارجی هستیم.»
«نشر ماهی» که پیش از این دو کتاب «همنام» و «مترجم دردها» را با ترجمه «امیرمهدی حقیقت» به بازار کتاب ایران ارائه کرده است، گفت: «این دو کتاب نیز در حال عقد قرارداد کپی‌رایت هستند.»

«امیرمهدی حقیقت» درباره «خاک غریب» به فارس گفت: «این مجموعه از هشت داستان کوتاه تشکیل شده که داستان نخست آن به نام «خاک غریب» طولانی‌ترین آن‌هاست. این کتاب شامل دو بخش است که بخش اول آن شامل پنج داستان و بخش دوم از سه داستان با دو شخصیت اصلی به نام «هما» و «کاشیک» تشکیل شده است.»

وی همچنین گفت: «دغدغه لاهیری در این مجموعه بیش از هر چیز «از دست دادن»، «تنهایی» و «روابط خانوادگی» است. عمق و پیچیدگی احساسات فرزندان و والدین در این مجموعه قابل مقایسه با دو اثر قبلی لاهیری نیست و لاهیری در این اثر نه تنها خود را تکرار نکرده، که به ایجاز و نوآوری بیشتری نیز در کاویدن راوبط دست یافته است.»
کتاب‌های «همنام» و «مترجم دردها» هر کدام به ترتیب سه و چهار مرتبه از سوی «نشر ماهی» تجدید چاپ شده‌اند. هر دوی این کتاب با ترجمه‌های متعددی در ایران منتشر شده‌اند.
مجموعه «مترجم دردها» که سه جایزه معتبر ادبی «پن همینگوی»، «جایزه داستان کوتاه
اُ هنری» و «پولیتزر» را نصیب «لاهیری» کرده به تنهایی با ترجمه هفت مترجم ایرانی در بازار کتاب ایران منتشر شده است.

«خاک غریب»، آخرین اثر منتشر شده «جومپا لاهیری» نیز با فاصله اندکی از انتشار آن مورد توجه منتقدان ادبی دنیا قرار گرفت و جایزه «فرانک اُکانر» سال 2008 را نصیب این نویسنده آمریکایی هندی‌تبار کرد.

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...