رمان «پسر اِسوِئا» [Sveas son : en berättelse om folkhemmet] نوشته لنا آندرشون [Lena Andersson] با ترجمه سعید مقدم توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.

پسر اِسوِئا» [Sveas son : en berättelse om folkhemmet] نوشته لنا آندرشون [Lena Andersson]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، لنا آندرشون نویسنده سوئدی متولد سال ۱۹۷۰ است که پیش از این‌، رمان «تصرف عدوانی»‌اش به‌قلم همین‌مترجم به فارسی ترجمه و توسط همین‌ناشر منتشر شده است. «پسر اسوئا» رمان جدید این‌نویسنده است که به‌تازگی ترجمه فارسی‌اش وارد بازار نشر شده است. این‌رمان درباره سرنوشت مردی سوئدی در بستر زمانی قرن بیستم است که به بهانه روایت زندگی این‌مرد، تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی سوئد پیش روی مخاطب کتاب قرار می‌گیرند.

شخصیت اصلی رمان «پسر اسوئا» مردی بدون هیچ‌عیب‌ونقص جسمانی است اما یک شکاف بزرگ ذهنی دارد و این‌شکاف، درباره ساخته‌های انسان و امر ضروری است؛‌ شکاف بین آن‌چه انسان به کمک مهندسی می‌سازد و ضرورت پذیرش متین جهان،‌ آن‌چنان که هست. ذهن این‌مرد مانند رویکرد سوسیال‌دموکرات‌های سوئدی دوپاره است. این‌گروه سیاسی در سوئد، از یک‌سو مشتاق ساختن جامعه‌ای با تحرک اجتماعی و از سوی دیگر متمایل به فراهم‌کردن آن‌چنان زندگی اجتماعی برای مردم بودند که از زندگی خود راضی بوده و نخواهند از هستی اجتماعی‌شان بگریزند.

حزب سوسیال دموکرات سوئد، گروه سیاسی مهمی است که لنا آندرشون در رمان «پسر اسوئا» به آن می‌پردازد. این‌حزب در بازه زمانی ۴۴ ساله سال‌های ۱۹۳۲ تا ۱۹۷۶ قدرت و زمان‌دولت را در دست داشت و جامعه سوئد را دچار دگرگونی بنیادی کرد. طرح سیاسی‌اقتصادی این‌حزب در دولت رفاه‌شان، «خانه مردم» نام داشت که این‌طرح مانند ذهنیت شخصیت اصلی «پسر اسوئا» دچار شکاف بود؛ از یک‌طرف تلاش داشت به هستی واقعی جهان وفادار بماند و از سوی دیگر می‌خواست همه‌چیزهایی را که به زعم اعضایش مانع ترقی انسان بودند، از بین ببرد.

رمان پیش رو، ۳ فصل اصلی با نام‌های «اِلسا»، «رَگنار» و «مادرْ اِسْوِئا» دارد.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

اسوئا هر ماه نامه‌ای به زبان سوئدی به زیگفرید می‌نوشت، و او هم به زبان انگلیسی پاسخش را می‌داد. جان هر سال برایش کارت تبریک کریسمس می‌فرستاد. نامه‌های اسوئا بیشتر اطلاعاتی در مورد بیماری‌ها و وضعیت هوا بود، هرگز در این نامه‌ها از موضوعی شخصی یا تاملات در باب زندگی و مرگ که بی‌وقفه ذهنش را مشغول می‌کرد چیزی نمی‌گفت. خود نامه نوشتن حالتی رسمی و غیرشخصی به او می‌داد. هیچ چیز از آنچه شب‌ها در یادداشت‌های روزانه‌اش می‌نوشت برای برادرش در امریکا نمی‌نوشت، زیرا فکر می‌کرد که محال است هیچ آدم عاقلی به دغدغه‌های او علاقه‌مند باشد، در حالی که وضعیت هوا و بیماری‌ها موضوع صحبت همگانی بودند.
اسوئا هم آن‌چه را زیگفرید به زبان سوئدی می‌گفت نمی‌فهمید. اما برادرها قهوه و شیرینی‌های او را پسندیدند و برای او مهم‌ترین چیز همین بود. یکی از آن‌ها با لذت و ولع می‌خورد، و اسوئا چندبار به آنها تعارف کرد بیشتر بخورند و آنها هم پذیرفتند. جان به‌سختی می‌توانست چیزی از زبان سوئدی به یاد آورد، زیرا دو سال بعد از زیگفرید به دنیا آمده بود، و در آن دو سال پدرشان پوست انداخته بود و وطن قدیمی خود را به فراموشی سپرده بود.

این‌کتاب با ۲۴۸ صفحه، شمارگان هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۴۷ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...