جنون صهیونیستی به روایت تونی کلیفتون | جام جم


«هرچه باشد دیر یا زود اسرائیل از روی زمین محو خواهد شد، زیرا این رژیم در رفتار و معامله خود با همسایگانش از روش دیپلماسی تفنگ پیروی می‌کند. من تصور می‌کنم اگر آمریکا از دادن کمک به اسرائیل خودداری کند و آن را در دنبال‌کردن رفتارهای غیرانسانی خود تشویق نکند نابودی‌اسرائیل فقط طی‌مدت پنج‌سال عملی خواهد شد.» ممکن است باخودتان بگویید این جملات را یکی ازکارشناسان خاورمیانه درشبکه‌های تلویزیونی کشور برزبان آورده یا نویسنده‌ای حزب‌اللهی در مقاله‌ای که در یک روزنامه منتشر کرده آن را نوشته است؛ اماواقعیت این است که این جملات بخشی از نوشته‌های یک خبرنگار انگلیسی است که درمجلات مشهور آمریکایی و انگلیسی به کارمشغول بوده و جوایز روزنامه‌نگاری زیادی هم برده است.

آسمان گریست» [God Cried]  تونی کلیفتون [Tony Clifton]

این خبرنگار که تونی کلیفتون [Tony Clifton] نام دارد، در سال‌های ۱۹۷۸و۱۹۸۲ در بیروت ساکن بوده و رویدادهای جنگ داخلی لبنان و تهاجم نظامی ‌رژیم‌صهیونیستی به این کشور رااز نزدیک دیده و درکتابش باعنوان «آسمان گریست» [God Cried] منتشر کرده است. انتشارات امیرکبیر، چاپ جدیدی از این کتاب را همزمان با رویدادهای مرتبط با جنگ در غزه منتشر کرده که این همزمانی بسیار جالب است، چراکه با وجود گذشت بیش از چهار دهه از تهاجم اسرائیل به لبنان، مشخص می‌شود که الگوی رفتاری این رژیم در نبردهایش با همسایگان هیچ تغییری نکرده و جنگ غزه، از نظر شیوه عملکرد غیرانسانی ونیز بی‌حاصلی زیاده‌گویی‌های مقامات صهیونیست شباهت‌های بسیاری به هم دارد.

دیوانگی در برابر مقاومت
نخستین شباهت عجیب این دو رویداد آن است که در هر دو مورد اسرائیل در برابر مقاومت فلسطینیان و در برابر زیاده‌خواهی و تکبر فرعونی‌اش، درمانده و دیوانه شده است. در سال ۱۹۸۲ در زمانی که آریل شارون، وزیر جنگ رژیم‌صهیونیستی بود این رژیم به بهانه حفظ امنیت خود در برابر گروه‌های فلسطینی مقیم لبنان به خصوص سازمان آزادی‌بخش فلسطین، جنگی همه‌جانبه را علیه فلسطینیان و مردم لبنان آغاز کرد و با عبور از مرز، وارد خاک لبنان شد. پیشتر اسرائیل حمله محدودتری به این کشور در سال ۱۹۷۸ کرد اما نتوانست آسیبی به فلسطینیان وارد کند. این بار این رژیم با همه توان نظامی ‌و اطلاعاتی خود به لبنان حمله کرده و به‌سرعت به نزدیکی بیروت، پایتخت این کشور رسیده است و این شهر را محاصره کرده اما برخلاف تصور اولیه، نتوانست به‌سرعت این شهر را اشغال کند و با مقاومت چریک‌های فلسطینی روبه‌رو شد و برای نخستین بار، طعم ناکامی ‌را در برابر اعراب چشید. اتفاقی که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به‌صورتی بی‌سابقه و تاریخی در عملیات طوفان الاقصی به رژیم‌صهیونیستی تحمیل شد و کمر این رژیم را شکست.

دشمنی تاریخی با بیمارستان‌ها
رژیم‌صهیونیستی هم از سال ۱۹۸۲ تا ۲۰۲۳ هرگاه با مقاومت جدی روبه‌رو شده، یک الگوی ثابت را به‌کار برده است؛ کشتار بی‌رحمانه مردم غیرنظامی. تونی کلیفتون در کتابش به موارد زیادی از این وحشی‌گری‌ها اشاره کرده و با قلم خود، بخشی از این جنایات را که به چشم خود دیده، به تصویر کشیده است. اوکه درروز ۱۲آگوست۱۹۸۲ یعنی روز شدیدترین حملات رژیم‌صهیونیستی به بیروت، در این شهر بوده است، سعی کرده تصویری روشن از شدت حملات و ایده اصلی پشت این حملات بدهد. او معتقد است صهیونیست‌ها به‌صورت عمدی و براساس یک برنامه‌ریزی طولانی‌مدت همیشه کودکان و زنان را در حملات خود می‌کشند تا فلسطین را در آینده از فلسطینی خالی کنند. همین اتفاق به شکلی روشن امروز هم در غزه روی می‌دهد و آمار نشان می‌دهد رژیم‌صهیونیستی به شکلی سیستماتیک به قتل کودکان اقدام می‌کند. استفاده گسترده از سلاح‌های ممنوع به‌خصوص بمب‌های فسفری ازجمله مواردی است که این خبرنگار بریتانیایی درکتاب خود چندین‌بار به آنها اشاره کرده است.

همین اتفاق در جنگ‌های امروز غزه و جنوب لبنان در حال تکرار است. جالب است که با وجود حداقل چهار دهه استفاده گسترده ارتش صهیونیستی از این سلاح‌های ممنوع، رژیم‌صهیونیستی هیچ‌گاه به‌خاطر این جنایات رسوا نشده و مورد بازخواست قرار نگرفته است. نویسنده در بخشی از کتاب به بمباران بیمارستان‌ها در لبنان اشاره می‌کند وخود از یک بیمارستان روانی ویران‌شده در اردوگاه صبرا بازدید کرده است. این بمباران‌های آشکار با همان بهانه‌هایی صورت می‌گیرد که همین امروز رژیم‌صهیونیستی برای هدف قراردادن بیمارستان‌ها، مساجد و مدارس بیان می‌کند. رژیم‌صهیونیستی حداقل ۴۰ سال است مجروحان و بیماران را در بیمارستان‌ها هدف قرار می‌دهد چراکه مدعی است جنگجویان در بیمارستان‌ها مخفی شده‌اند و تابه‌حال هیچ‌کس از این رژیم نپرسیده است پس این نظامیان کجا هستند؟!

سرانجام چه می‌شود؟
به همان اندازه که وضعیت منطقه نسبت به چهار دهه قبل بسیارعوض شده، موقعیت رژیم‌صهیونیستی هم تغییر کرده است. کلیفتون درکتاب خود اشاره می‌کند روزنخستی که راهی منطقه شد، تحت‌تأثیر تبلیغات سیاسی ورسانه‌ای طرفدار رژیم‌صهیونیستی بود اما بعد که واقعیت‌ها را دید، نگاهش تغییر کرد. امروزه رژیم‌صهیونیستی بخش بزرگی از این حمایت را از دست داده و شاید تنها عاملی که در طول دهه‌های گذشته ثابت مانده، حمایت صددرصدی آمریکا از این رژیم است. فرقی نمی‌کند کدام حزب در کاخ‌سفید نماینده داشته باشد، چه رونالد ریگان جمهوریخواه درسال۱۹۸۲ چه جو بایدن دموکرات درسال۲۰۲۳ اما وضعیت منطقه فرق کرده است. بخش زیادی از حجم کتاب به بازگویی جنایت‌های گروه‌های فالانژیست تحت حمایت رژیم‌صهیونیستی در اردوگاه تل‌ زعتر اختصاص داد. اگر درسال۱۹۸۲ اسرائیل، متحدانی سرسخت وخو‌نریز درلبنان داشت، امروز هر لحظه پشتش از ضربات سنگین مقاومت اسلامی‌ لبنان می‌لرزد و حمایت افکارعمومی ‌جهانی را ازدست داده است. فلسطینیان هم نسبت به آن دوران قدرتمندتر شده‌اند و دست‌شان بازتر است. شاید مهم‌ترین سؤالی که دربرابر ماست، این است که سرانجام جنگ امروز در غزه چه می‌شود و آیا مقاومت می‌تواند رژیم‌صهیونیستی را به ناکامی ‌بکشاند؟

برای پاسخ به این سؤال کافی است به تجربه جنگ لبنان در سال۱۹۸۲ مراجعه کنیم. درآن جنگ با وجود قدرت بسیار بیشتر اسرائیل نسبت به طرف فلسطینی و باوجود همه وحشی‌گری‌های آنان به‌خصوص در اردوگاه‌های فلسطینی صبرا و شتیلا، وقتی این رژیم دربرابر مقاومت چریک‌های سازمان آزادیبخش قرار گرفت، نتوانست کاری از پیش ببرد و رهبران سازمان یادشده سوار بر کشتی یونانی و درسلامت کامل به تونس رفتند و همه ادعاهای صهیونیست‌ها در این زمینه که تا نابودی کامل جنبش فتح و ساف از لبنان خارج نمی‌شوند دود شد. امروز هم رژیم‌صهیونیستی به سد محکم مقاومت برخورده است و به نظر می‌رسد بازهم مجبور است از ادعاها و زیاده‌گویی‌های خود عقب بنشیند. با خواندن کتاب «آسمان گریست (کشتارهای اسرائیل ازدیدگاه ناظران عینی)» با ترجمه کاظم چایچیان که برای دومین بار پس از ۳۸ سال تجدیدچاپ شده است، می‌توان تصویر روشن‌تری از شرایط امروز منطقه و رفتار رژیم‌صهیونیستی داشت و به فروپاشی نظامی ‌و سیاسی آن امیدوارتر شد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...