در روزگاری که شعر معاصر فارسی درگیر تجربه‌گرایی‌های گاه بی‌ریشه و زبان‌ورزی‌های سردرگم است، مجموعه‌ی «هفت انار سوخته» با صداقت عاطفی و زبانی آشنا، خواننده را به ساحت شعرهای عاشقانه‌ای می‌برد که میان دلتنگی و طبیعت، میان خیال و زیست‌بوم شاعرانه نوسان می‌کند.

 هفت انار سوخته غلامحسین چهکندی نژاد

در این مجموعه که به تازگی نشر چارکوچه منتشر کرده، شاعر نه در پی شگفت‌زده‌کردن است و نه اسیر صنعت‌زدگی می شود؛ بلکه با زبانی نرم، تصویری، و اغلب ساده، جهانی از حس‌های انسانی، نوستالژی‌های عاطفی، و اشاراتی طبیعت‌مدار می‌سازد.

شعرهای این کتاب عمدتاً کوتاه، فشرده و به‌شدت تصویری‌اند. زبان، ترکیبی است از گفتار روزمره‌ی شاعرانه و ایماژهای بومی و طبیعی که بی‌آن‌که شعاری یا اغراق‌آمیز باشد، به جان می‌نشیند. غلامحسین چهکندی نژاد با انتخاب واژگانی چون انار، گندم، کبک، چشمه، کوه، گلاب، بنفشه، پروانه، و باران که بارها در شعرها تکرار می‌شوند، نوعی وحدت نمادین پدید می‌آورد. این زبان، با گرایش به ایجاز، گاه یادآور شعرهای سپید دهه‌ی چهل است و گاه به‌واسطه‌ی احساس پررنگ و جنسِ لطیف آن، به اشعار سهراب سپهری پهلو می‌زند.

عشق، دلتنگی، تنهایی و زیبایی بن‌مایه‌ها و مضامین اصلی شعرهای این دفترند، اما آن‌چه این دفتر را از یک عاشقانه‌ی صرف جدا می‌سازد، پیوند عمیق آن با طبیعت و تجربه‌ی زیسته‌ی شاعر است، به‌طوری‌که پرنده‌ها، کوه‌ها و فصول از پرتکرارترین تصاویر در شعرها هستند. از دیگر ویژگی‌های اشعار این دفتر یکدستی فضا و لحن است که شاعر با پرهیز از پیچیدگی‌های ساختاری و معنایی، توانسته است فضای احساسی و تصویری یکنواخت اما گیرایی ایجاد کند که خواننده را در یک مسیر عاطفی مشخص همراه می‌سازد.

تصاویر نیز در این مجموعه ملموس‌اند، صحنه‌پردازی دارند و اغلب از دل تجربه‌ی زیسته‌ی شاعر سر برآورده‌اند؛ یعنی با اقلیم و زادگاه شاعر پیوستگی دارند و استفاده از واژگان و تصاویر بومی، کتاب را در پیوندی ارگانیک با جغرافیای شاعر قرار می‌دهد.

باید یادآوری کرد که «هفت انار سوخته» در روزگاری که شعر فارسی یا به دام تصنع می‌افتد یا به سطحی‌نگری، اثری‌ست که با صداقت، احساس، و پیوند با خاک و خاطره، توانسته خواننده‌اش را درگیر کند. این مجموعه نه با جسارت زبانی، که با عاطفه‌ای ریشه‌دار و تصویرهایی زنده، به‌یادماندنی است. غلامحسین چهکندی‌نژاد شاعری است که اولین کتاب خود، «سرود باران» را در دهه 60 منتشر کرد و همچنان در مسیر شاعری خود، آگاهانه پیش می‌رود.

خواندن این کتاب، به‌ویژه برای دوست‌داران شعرهای عاشقانه‌ی طبیعت‌مدار، پیشنهادی شیرین و مؤثر است.

در پایان یکی از شعرهای کتاب را می‌خوانیم:

دیروز
اردیبهشت بود
امروز
شهریور است
فردا
باید اسفند دود کنم برای عید
سال‌هاست
سفره‌ی هفت‌سین را
با هفت انار سوخته
تزئین می‌کنم.

این شعر از همان ابتدا با حرکت زمان آغاز می‌شود. از اردیبهشت تا شهریور، و سپس اشاره به اسفند و عید. اما این حرکت خطی زمان در یک چرخه‌ی فرساینده تکرار می‌شود. شاعر به‌جای «هفت‌سین» معمول، از «هفت انار سوخته» استفاده می‌کند که بارزترین نماد مجموعه است. انار در فرهنگ ایرانی نماد باروری، زندگی، و عشق است. اما «سوختن» آن، اشاره به ازبین‌رفتن امید، یا عشق شکست‌خورده دارد. انتخاب عدد هفت نیز بار عرفانی دارد. از طرفی سفره‌ی عید با آیین شادی همراه است، اما شاعر آن را با سوختگی و درد تزئین می‌کند. این تضاد بار درونی شعر را می‌سازد: شادی بیرونی در برابر رنج درونی.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...