زندگیِ سیسیلی-ایرانی | سازندگی


«خاله آمریکا» [Sicilian Uncles (Gli zii di Sicilia)] مجموعه چهار داستان کوتاهِ «خاله آمریکا»، «مرگ استالین»، «چهل‌وهشت» و «آنتیموان» از لئوناردو شاشا [Leonardo Sciascia] نویسنده فقید ایتالیایی است که با ترجمه صنم غیاثی در نشر ققنوس منتشر شده است. هر داستان بخش‌هایی از زندگی مردمان سیسیل را در دوران‌های مختلف روایت می‌کند. با خواندن هر داستان، وارد ماجراهای قهرمان‌هایی می‌شویم که همه‌شان در دوران تغییرات اساسی تاریخی زندگی می‌کنند؛ رشته‌ای که چهار داستان را به‌هم پیوند می‌زند تغییر آدم‌ها و جامعه است که در پی سلسله‌رخدادهای تاریخی مهم اتفاق می‌افتد.

خاله آمریکا» [Sicilian Uncles (Gli zii di Sicilia)]  لئوناردو شاشا [Leonardo Sciascia]

داستان اول این کتاب «خاله آمریکا» نام دارد. مکان تاریخی آن بین سال‌های 1943 تا 1948 است که با حمله متفقین به سیسیل آغاز می‌شود. بسیاری از سیسیلی‌ها قبلا خویشاوندانی در ایالات متحده داشتند و با اشغال سیسیل توسط آمریکا، اهمیت و نفوذ ایالات متحده افزایش یافت؛ بنابراین برای ایتالیا، اولین تصمیم مهم سیاسی مابین سلطنت و جمهوری بود (که در پشت آن شبح کمونیسم نهفته است). نویسنده این دو موقعیت را از طریق روایت یک پسر جوان سیسیلی در ذهن ما ایجاد می‌کند که عمه‌اش به ایالات متحده مهاجرت کرده است. چیزی که داستان را جذاب می‌کند، تلاش پسر جوان برای نظم‌بخشیدن به امور و هدایت دیدگاه‌های مذهبی، سیاسی و اجتماعی است.

اما در داستان«مرگ استالین»، شاشا یک خوش‌بینی و ایده‌آلیسم دائماً آزمایش‌شده­ کمونیست سیسیلی را بین سال‌های 1939 و 1956 شرح می‌دهد. این توضیح خوبی از سردرگمی و اضطرابی است که استالین در میان پرولتاریای اروپایی که دیدگاه کمونیستی‌پوپولیستی را اتخاذ کرده بودند، ایجاد کرد. یعنی یک جامعه عادلانه کارگری، که اینجا فقط به‌عنوان یک داستان این‌چنین است.

«چهل‌وهشت» عنوان داستان سوم، به زبان عامیانه سیسیلی – یعنی به یک بی‌نظمی یا سردرگمی- تبدیل شده است. این برگرفته از وقایع سال 1848 است، زمانی‌که یک انقلاب علیه بوربن‌ها منجر به ایجاد دوره کوتاه استقلال اسمی اما هرج‌ومرج عملی شد. داستان، روایتی سرگرم‌کننده و اغلب مفرح است، همانطور که در یک شهر کوچک اجرا می‌شود، از ثروت سیاسی متزلزل سلطنت‌ها در مقابل لیبرال‌ها بین سال‌های 1847 و 1860، تا زمانی که گاریبالدی جزیره را فتح کرد. به‌ویژه در داستان، تکبر و ریاکاری اشراف و کلیسای کاتولیک رومی قابل توجه است.

درنهایت، «آنتیموان» داستان مبارزه یک سیسیلی با نیروهایی است که موسولینی بین سال‌های 1936 تا 1938 برای حمایت از فرانکو و فاشیست‌ها در جنگ داخلی اسپانیا به آنجا فرستاد. در اینجا راوی اساسا غیرسیاسی است؛ او کم‌وبیش به‌عنوان یک مزدور می‌جنگد تا پولی به دست بیاورد، زیرا دیگر نمی‌تواند با خطرات معادن گوگرد سیسیلی که در آن کار کرده بود مقابله کند. درنهایت او متوجه می‌شود که «از میان تمام خطاهای موسولینی، فرستادن هزاران فقیر ایتالیایی برای مبارزه با فقرای اسپانیایی هرگز نمی‌توان او را بخشید.»

پس از خواندن داستان‌ها، می‌توان پرسید: شاشا به چه چیزی فکر می‌کند؟ وقتی در پرتو نگاه قهرمان داستان‌های کتاب نگاه می‌کنیم، می‌توان بدبینی خورنده نویسنده، پذیرش یکپارچگی یک مافیای برونگرا، برجسته و پرزرق‌وبرق را تصور کرد. یعنی مردان خوب او جدی، درونگرا، منزوی و محکوم به فنا هستند. و نکته جالب دیگر اینکه انگار وقایع در ایران اتفاق می‌افتد. اگر نام شخصیت‌ها و شهرها را تغییر بدهیم، راحت می‌شود گفت که این داستان در شهری کوچک در ایران اتفاق افتاده است. درگیری‌های خانوادگی، بحث‌های سیاسی بی‌نتیجه، احساسات متناقض، تعصب بر سنت‌ها و وطن‌دوستی همگی عناصری هستند که باعث می‌شوند شخصیت‌های داستان‌های شاشا برای مخاطب ایرانی صمیمی و آشنا به‌نظر بیایند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...