دکتر محمدجواد مشکور از استادان دانشمند دانشگاه است که در مسیر دشوار مطالعات تاریخ ایران باستان گام‌هایی جدی، مستمر و تاثیرگذار برداشته است. در عین حال استاد مشکور را می‌توان در شمار محققان بسیاردان محسوب داشت که حوزه علایقی بسیار گسترده داشته است. ادبیات اوستایی و فارسی میانه، متون منظوم و منثور کهن فارسی، دستور زبان فارسی، زبان‌های کهن سامی، تاریخ ملل و نحل و فرقه‌های اسلامی و تاریخ ایران و جهان اسلام احتمالا بخشی از شوق و اشتیاق علمی وی را برای علم‌آموزی و نشر دانش نشان می‌دهد.

ایران در عهد باستان، در تاریخ اقوام و پادشان پیش از اسلام محمدجواد مشکور

نخستین تحقیق جدی محمدجواد مشکور در تاریخ ایران باستان، مقاله مفصلی است با عنوان «تاریخ ایران باستان بنا به روایت ابن عربی» که وی آن را با همکاری یوسف بنیان، تدوین کرد و آن را در مجله دانشنامه، خرداد 1326 به چاپ رسانید. این مقاله مشتمل بر دو بخش است: بخش نخست ترجمه تاریخ ایران باستان از متن سریانی تاریخ عمومی ابن عبری است که به توسط یوسف بنیان ترجمه شد و بخش دوم مقاله ترجمه بخش ایران باستان از متن عربی تاریخ مختصرالدول ابن عبری است که به وسیله محمدجواد مشکور همراه با تحشیه و تعلیقات بسیار و نیز مقایسه با منابع کهن ترجمه شد و با مقدمه‌ای از وی به چاپ رسید. در واقع استاد مشکور با نشر چنین متن مهمی نشان داد که آگاهی از منابع اصیل و نقد متون کهن تاریخی، نخستین قدم جدی برای درک درست تاریخ ایران باستان است.

چند سال بعد انتشار ترجمه تاریخ طبری قسمت مربوط به ایران، از ابوعلی محمد بلعمی در 1337 شمسی، همراه با مقدمه و حواشی به اهتمام محمدجواد مشکور نشر یافت، نه تنها بر علاقه او به تاریخ ایران باستان تاکید می‌کرد، دانش و توانایی علمی وی را در نقد و تصحیح متون کهن نیز یادآور می‌شد. در واقع استاد مشکور نخستین مصحح متن تاریخ بلعمی به شمار می‌رود. به هر روی با نشر ترجمه تاریخ طبری به دست محمدجواد مشکور، یکی از مهم‌ترین منابع مربوط به این حوزه دراختیار محققان مطالعات تاریخ ایران باستان قرار گرفت.

کتاب «ایران در عهد باستان، در تاریخ اقوام و پادشان پیش از اسلام»، 1343 شمسی، بخشی از تقریرات و درس‌های استاد مشکور در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز و دانشسرای عالی تهران است که آنها را با اندکی حک و اصلاح منتشر ساخت. کتاب با توضیحی درباب جغرافیای تاریخی ایران باستان آغاز می‌شود و سپس تمدن‌های فلات ایران را در پیش از تاریخ شرح می‌دهد. توجه به منابع تاریخ ایران باستان، تاریخ ملی یا تاریخ روایی ایران و نیز تاریخ اقوام همسایه در غرب فلات ایران در آغاز کتاب حائزاهمیت است. کتاب تاریخ اجتماعی ایران در عهد باستان، 1347 شمسی، در واقع جلد دوم ایران در عهد باستان است. این کتاب نیز از تقریرات درسی استاد مشکور به شمار می‌رود و سبک و سیاقی مانند مجلد نخستین خود دارد. این کتاب هر چند مباحث مهمی از تاریخ اجتماعی ایران باستان را مورد توجه قرار می‌دهد، برخی موضوع‌های دیگر مانند تاریخ روابط ایران و کشورها و اقوام همسایه و نیز فصل‌هایی درباره دین‌های ایرانی و غیرایرانی در قلمرو شاهنشاهی‌های ایران باستان را بررسی می‌کند.

شاید ارزنده‌ترین و مهم‌ترین تالیفی که استاد مشکور در حوزه مطالعات تاریخ ایران باستان به انجام رسانید، کتاب «پارتی‌ها یا پهلویان قدیم» بود که جلد اول آن با عنوان فرعی تاریخ سیاسی در 1350 شمسی به چاپ رسید. جلد دوم این طرح قرار بود با موضوع تاریخ تمدن و فرهنگ و هنر پارتی منتشر شود که ظاهرا ناتمام ماند و تاکنون نیز به چاپ نرسیده است. در این کتاب تاثیر کلام و بیان مشیرالدوله پیرنیا در ایران باستان مشهود است. با این حال استاد مشکور در تالیف پارتی‌ها یا پهلویان قدیم، از مآخذ پژوهشی مربوط به روزگار خود تا حدود سال 1970 میلادی نیز سود برده و آنها را در آغاز کتاب معرفی کرده است.

استاد مشکور در سال 1366 شمسی کتاب تاریخ سیاسی ساسانیان را در دو مجلد تدوین کرد و آن را متمم و مکمل ایران باستان مشیرالدوله پیرنیا محسوب داشت. مولف دانشمند در آرزوی خود برای اکمال و اتمام تالیف بزرگ و ماندگار حسن پیرنیا، البته جهد بلیغ کرد و کوشید به شیوه ایران باستان پیرنیا این کتاب را تنظیم کند. از این رو در تدوین کتاب از منابع کهن عربی و فارسی اسلامی بهره برده شده است. اما جای خالی استفاده مطلوب از منابع کلاسیک ایرانی و لاتینی، متون ارمنی، سریانی و چینی احساس می‌شود. با این حال استاد مشکور تلاش کرده است که چنین کمبودی را به هر دلیلی که رخ داده است، با بهره‌گیری از برخی مآخذ پژوهشی غربی جبران کند. مجموعه آثار و نوشته‌های استاد محمدجواد مشکور در مطالعات تاریخ ایران باستان بسیار بیش از اینهاست.

از میان دیگر کتاب‌های استاد در این موضوع می‌توان به تاریخ اورارتو و سنگ نبشته‌های اورارتی در آذربایجان در 1345 شمسی، تاریخ نظامی ایران جنگ‌های دوره اشکانی 1355 شمسی، تاریخ ایران زمین از روزگار باستان تا عصر حاضر 1356 شمسی و جغرافیای تاریخی ایران باستان 1371 شمسی اشاره کرد. باری، استاد دکتر محمدجواد مشکور، دانشمندی به نام و محققی پرشور و خستگی‌ناپذیر بود که در عرصه‌های گوناگون علمی دانش اندوخت، صرف وقت کرد و حاصل مطالعات خود را به طالبان علم عرضه داشت. یکی از قدیم‌ترین و مهم‌ترین حوزه‌های علایق علمی وی، مطالعات تاریخ ایران باستان بود که کوشش‌های محققانه و مثال زدنی او در این راه، وی را به دانشمندی ستوده و دانشی مردی سزاوار ستایش و سپاس و البته همواره مشکور تبدیل کرد. خدایش بیامرزاد که بزرگا مردی بود.

اعتماد

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...