کتاب «نمایشگهی باشد این روزگار؛ بازخوانی فاجعه اولتیماتوم روسیه به ایران» تالیف آرمان نهچیری توسط نشر مان به چاپ رسید.

نمایشگهی باشد این روزگار؛ بازخوانی فاجعه اولتیماتوم روسیه به ایران» تالیف آرمان نهچیری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این کتاب نگاهی به ماجرای اولتیماتوم روسیه به ایران عصر قاجار دارد که در اثر فعالیت اقتصادی مورگان شوستر، مستشار مالی به وقوع پیوست و آن‌ها طی اولتیماتومی خواستار اخراج شوستر از ایران شوند.

در پاییز و زمستان 1290 ه.ش، امپراتوری روسیه تزاری دو اولتیماتوم به دولت وقت ایران داد که هردو دربردارنده درخواست‌ها و دستورهایی اهانت‌بار و حاکمیت‌برانداز خطاب به ارکان نظام نوپای مشروطه بود. شیوه سیاست‌ورزی اصحاب سیاست در این ماجرا، کمابیش، در رخدادهای مهم دیگر تاریخ معاصر ما تکرار شده و حاصل آن چیزی جز خسران برای ملت ایران نبوده است. این تکرار، برخلاف گفته مشهور مارکس، نه یک بار به‌صورت تراژدی و دیگربار به‌صورت کمدی که همواره به‌شکل تراژیکش رخ داده، زیرا نتیجه اجتناب‌ناپذیر و منطقی بازتولید شرایط عینی و ذهنی تقریباً مشابه بوده است.

قهرمانان این تراژدی‌ها جامه خویش را به تن داشتند، نه ردای عاریتی اسلاف‌شان را؛ خود را حامل شایسته و برگزیده سرنوشتی مقدر و رهرو راهی مقدس و برحق می‌پنداشتند، نه مقلدِ صرفِ همتایان پیشین‌شان. ارائه خوانش تازه‌ای از ماجرای اولتیماتوم و نقش‌آفرینی بازیگران داخلی آن بهانه‌ای است برای به چالش کشیدن خودبرحق‌پنداری این شیوه سیاستمداری.‌

از همان آغاز به کار شوستر در ایران، روسیه کمر به عزل او بست. مخالفت روسیه با شوستر از ماهیت اصلاحاتش ناشی می‌شد که با منابع دولت روسیه متضاد بود. به نظر روس‌ها، شوستر فقط در صورتی می‌توانست به کارش در ایران ادامه دهد که می‌پذیرفت تمام اعمال او باید با منافع دولت و روس و البته با منافع انگلیس هم موافقت داشته باشد.

در شرایط نابسامان اقتصادی ایران مجلس برای سرو سامان دادن به اوضاع مالی تصمیم به دعوت از مستشاران مالی را گرفت از جمله این مستشاران مورگان شوستر امریکایی بود که با جدیت وارد عمل شد. اقدامات شوستر به مذاق دولت هایی که مطامع سیاسی و اقتصادی در ایران داشتند خوش نیامد. با دستور شوستر مبنی بر مصادره اموال شعاع‌السلطنه برادر محمدعلی شاه که به دولت بدهکار بود، خشم روس‌ها برانگیخته شد و موجب شد طی اولتیماتومی خواستار اخراج شوستر از ایران شوند. اولتیماتوم روسیه از سوی دولت ایران پذیرفته شد، اما با عدم پذیرش از سوی مجلس شورای ملی و مردم، روبه‌رو شد. حضور نمایندگان ملی‌گرا و دوستدار وطن و پافشاری آن‌ها بر رد اولتیماتوم و ایستادگی در برابر دخالت روسیه در امور داخلی ایران، کشور را به میدان مبارزه میان دولت و مجلس مبدل ساخت.

کتاب «نمایشگهی باشد این روزگار؛ بازخوانی فاجعه اولتیماتوم روسیه به ایران» تالیف آرمان نهچیری به بهای 148 هزار تومان توسط نشر مان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...