محمود فاضلی


کتاب «جغرافیای سیاسی در شاهنامه فردوسی» نوشته ابوالفضل کاوندی‌کاتب از انتشارات کویر اخیرا به چاپ دوم رسیده است. این کتاب 310 صفحه‎ای به بررسی شیوه‌های کهن ایرانیان در آیین کشورداری و کشورسازی، پاسداری از سرزمین و مرز، تقسیمات کشوری، حکومت و عناصر ساختاری آن، روابط خارجی، مفاهیم ایران‌شناسی در گستره جغرافیا، تاریخ و هویت ملی ایران، در این اثر حماسی می‌پردازد.

جغرافیای سیاسی در شاهنامه فردوسی

همه رویدادهای حماسی و تاریخی که در شاهنامه رخ می‌دهند، در بستر جغرافیایی ایران و برای ایران است. شاهنامه گزارشی است که پهلوانان و قهرمانان در تلاش برای ماندگاری کشور از خود نشان می‌دهند. فردوسی آن را از دل اسطوره‌ها و تاریخ ایران بیرون می‌کشد و با زیبایی و اعجاز شاعرانه به تصویر در می‌آورد. کتاب حاضر به بررسی شیوه‌های کهن ایرانیان در آیین کشورداری و کشورسازی، پاسداری از سرزمین و مرز، تقسیمات کشوری، حکومت و عناصر ساختاری آن، روابط خارجی، مفاهیم ایران‌شناسی در گستره جغرافیا، تاریخ و هویت ملی ایران، در این اثر حماسی می‌پردازد.

نویسنده در این اثر که به دنبال نشان دادن مفاهیم هویتی در «شاهنامه» است در مقدمه خود نوشته است: «شاهنامه، فراوان تحت تأثیر اندیشه‌های سیاسی، اداری، باورهای اساطیری، فلسفی، جهان‌بینی و مذهبی ایران دوره ساسانی است. ساسانیان در زمینه کشورداری تحولاتی نو آفریدند. روش آنان در سیستم مالیات‌گیری، تقسیمات کشوری، مهار مرزها، برپایی سرحدها، پایتخت‌ها، حکومت‌داری، پی‌ریزی عناصر ساختاری دستگاه حکومت ساخت نهادهای سیاسی همچون وزارت و حتی در روابط خارجی تا اندازه‌ای گسترده‌ای مورد تقلید حکومت‌های مسلمان به ویژه عباسیان قرار گرفت. گزارش‌های فروانی از این شیوه‌های کشورداری ساسانی با اشاره‌های مستقیم و غیرمستقیم در منابع، باقی مانده است. اما شاهنامه فردوسی بزرگترین اثر در این زمینه است که از بخت نیک ما به زبان فارسی است.

به اعتقاد نویسنده، این «آتنی‎ها» بودند که مفهوم «دموکراسی» را گسترش دادند. ولی حقیقت بارزتر این که شیوه کار آنان در پیاده ساختن دموکراسی محدود به تعیین حقوق فرد از گروه‌های گوناگون یک جامعه تک شهری بود. دموکراسی در یک جامعه چند شهری یا «ملت گستر» هنگامی در غرب رواج یافت که اسکندر مقدونی بر ایران چیره شد. او به خود اجازه داد که بر فرهنگ و تمدن پیشرفته ایران در آن دوره پیروز شود.

وی شیوه ویژه ایرانیان در سازمان دادن فضای جغرافیایی، برای مدیریت سیاسی سرزمین به عنوان بهترین الگوی کشورداری را به جان باختر شناساند. او دریافت که هخامنشیان مفهوم نخست «حکومت» را ایجاد کرده و در ریخت «فدرالیته‌اش» گسترش داده‌اند. با این حال، ایده پی‌ریزی کردن سازمان عمودی «حکومت» در سامان‌های سراسر نمایان مرزی در پیرامون چهره‌ افقی کشور (سرزمین)، می‌بایستی تا پیدایش تمدن ساسانی به انتظار بماند.

نویسنده در کتاب خود این نکته را نیز به خواندگان یادآور می‌شود که، همه رویدادهای حماسی و تاریخی که در شاهنامه رخ می‌دهند، در بستر جغرافیایی ایران و برای ایران است. شاهنامه، گزارشی است که پهلوانان و قهرمانان در تلاش برای ماندگاری کشور از خود نشان می‌دهند. فردوسی آن ‌را از دل اسطوره‌ها و تاریخ ایران بیرون می‌کشد و با زیبایی و اعجاز شاعرانه به تصویر درمی‌آورد. فردوسی در سده‌های نخستین اسلامی، بررسی و سرایش تاریخی و اسطوره‌ای ایران را آغاز کرد. او از سازندگان هویت ایرانی است.

در بخشی از کتاب آمده است: «شاهکار او (فردوسی) توضیح گسترده‌ای از چگونگی پیدایش و پیشرفت کشور در ایران باستان به دست می‌دهد. «شاهنامه» یک سند کهن از ریشه‌دار بودن پدیده‌های سیاسی کشور، حکومت، سرزمین، ملت و مرز است. بر این پایه، کتاب به بررسی شیوه‌های کهن ایرانیان در آیین کشورداری و کشورسازی، پاسداری از سرزمین و مرز، تقسیمات کشور، حکومت و عناصر ساختاری آن، روابط خارجی، مفاهیم ایرانشناسی در گسترده جغرافیا، تاریخ و هویت ملی ایران، در این اثر سترگ حماسی می‌پردازد.

کتاب حاضر در هشت فصل تالیف شده است. «پیدایش هویت ایرانی و تطور مفهوم کشور State در ایران» و «بررسی مفهوم کشور در شاهنامه فردوسی» عناوین فصل‌های اول و دوم کتاب است. خوانندگان در فصل سوم این اثر با «مرز در شاهنامه فردوسی» آشنا می‌شوند.

نویسنده در فصل‌های چهارم و پنجم به بررسی «ایران، ایرانشهر و ایران‌زمین» و «شاهنامه فردوسی و ملیت ایرانی» پرداخته و علاقه‌مندان را با «پایتخت» در اسطوره و حماسه‌های ایرانی» در فصل ششم آشنا کرده است. دو فصل پایانی این اثر «آیین‌ شهریاری و روابط بین‌المللی در شاهنامه» و «آیین و مناسبات تقسیمات کشوری در ایران باستان» نام دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...