«چرنوبیل» [Chernobyl] از مجموعه کتاب‌های «چشم‌اندازهایی از تاریخ معاصر جهان» نوشته اریک نلسون [David Erik Nelson] با ترجمه شهربانو صارمی از سوی انتشارات ققنوس منتشر و روانه بازار نشر شد.

«چرنوبیل» [Chernobyl]  اریک نلسون [David Erik Nelson]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ در طول 34 سالی که از فاجعه چرنوبیل می‌گذرد،‌ نویسندگان و هنرمندان بسیاری تلاش کرده‌اند تا روایت‌هایی از این فاجعه را منتشر کنند‌، صدها کتاب و فیلم و سریال محصول این تلاش است با این حال باز هنوز ابعاد این حادثه به صورت کامل مشخص نشده است.

انتشارات ققنوس اخیرا مجموعه کتاب‌های «چشم‌اندازهایی از تاریخ معاصر جهان» را منتشر کرده است،‌ «چرنوبیل» یکی از عناوین این کتاب‌هاست که به قلم دیوید اریک نلسون نوشته شده و شهربانو صارمی آن را به فارسی ترجمه کرده است.

مجموعه کتاب‌های «چشم‌اندازهایی از تاریخ معاصر جهان» از دیدگاه‌های مختلف به رویدادهای سرنوشت‌ساز تاریخ معاصر می‌پردازد. هر جلد با استفاده از منابع دست اول و دوم، اطلاعات زمینه‌ای، مباحث پیرامونی و روایت‌های اول شخص افراد نگاهی دارد به یکی از رویدادهای مهم تاریخ معاصر جهان. تمام کتاب‌های این مجموعه دارای فهرست مطالب توضیحی، گاهشمار، کتاب‌شناسی و نمایه است. «چشم‌اندازهایی از تاریخ معاصر جهان» به دانشجویان و پژوهشگران کمک می‌کند تا مهارت‌های فکری و نقادانۀ خود را بهبود بخشند و بر آگاهی خود از جهان بیفزایند و درک بهتری از دیدگاه‌های بین‌المللی در خصوص رویدادهای تاریخی پیدا کنند.

در این کتاب درباره چرنوبیل آمده است: «چرنوبیل مظهر بی‌خبری هولناک است، هیچ اتفاق‌نظری درباره آثار پایدار این حادثه وجود ندارد. از یک میلیون نفری که در آن زمان به کار پاکسازی مشغول بودند 20 درصد جان باختند و 80 درصد بقیه به مشکلات جسمی‌ای دچار شدند که اغلب توضیحی برای آن‌ها وجود ندارد. پرورشگاه‌های بلاروس پر از کودکانی است که «یتیمان چرنوبیل» خوانده می‌شوند و نشانه‌های مشخص سرطان و نقایص مادرزادی عجیب و غریب در آن‌ها دیده می‌شود. اما از طرفی، منطقه حفاظت‌شده چرنوبیل مأمن حیوانات کمیابی شده که با وجود گردش آزادانه در اطراف تأسیسات اتمی ازکارافتاده هیچ نشانی از بیماری در آن‌ها دیده نمی‌شود. کتاب چرنوبیل حاوی دیدگاه‌های گوناگون جذاب و غالباً متناقض درباره این فاجعه و تأثیرات پایدار آن است.»

«چرنوبیل» در 466 صفحه به قیمت 35 هزار تومان منتشر و روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...