یادداشت‌های خان احمد گیلانی گنجینه‌ای ارزشمند از دوره پایانی حکومت امیران کیایی و مأخذی برای شناخت اوضاع فکری و تاریخی گیلان سده دهم و یازدهم هجری است.

منشآت خان احمد گیلانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «منشآت» خان احمد گیلانی تصحیح عباس پناهی سیصد و شصت و سومین اثر از آثار مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب است. این اثر حاوی بیش از صد نامه، مکاتبه و عریضه‌هایی است که خان احمد گیلانی نوشته و عباس پناهی آن را تصحیح کرده و مریم شاد‌محمدی نیز کار ویراستاری آن را بر عهده داشته است.

مصحح کتاب این اثر را به دلیل دربرداشتن نامه‌ها و فرامین با محتوای اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی و هنری، گنجینه‌ای ارزشمند از دوره پایانی حکومت امیران کیایی می‌داند و آن را مأخذی برای شناخت اوضاع فکری و دینی گیلان سده دهم و یازدهم هجری قمری قلمداد می‌کند.

خان احمدخان گیلانی آخرین کارکیای سلسله کیاییان در گیلان بود. او که در سال 943 هجری قمری در یک سالگی پس از مرگ ناگهانی پدرش کارکیا حسن دوم به حکومت رسید، تا 975 ه.ق بر بیه‌پیش و سپس کل گیلان حکومت کرد. او به دستور شاه طهماسب مذهب دوازده‌امامی را جایگزین زیدیه کرد، ولی وقتی شروع به ارتباط با عثمانیان کرد و خواست برای حمله به قزوین به شیروان و لاهیجان سرباز بفرستند، از چشم شاه افتاد. در این سال به دستور شاه طهماسب دستگیر و در قلعه قهقهه و قلعه استخر زندانی شد.

قوای شاه عباس برای استیلا بر ابریشم و موقعیت جغرافیایی ویژه گیلان و نیز خاتمه دادن به حکومت خان احمد که به ارتباط با عثمانی‌ها ادامه داده بود در سال یک‌هزار ه.ق به گیلان یورش بردند و خان احمد به شیروان گریخت. گیلانی بقیه عمر خود را در استانبول و بغداد عثمانی گذراند و تلاش‌های بی‌ثمری برای بازگشتن به قدرت انجام داد. وی در سال 1005 ه.ق در بغداد درگذشت و در نجف به خاک سپرده شد.

خان احمد را سیاستمداری جاه‌طلب، زیرک، حادثه‌آفرین، انتقام‌جو، عیاش و خوش‌گذران و شاعری چیره‌دست و علاقه‌مند به موسیقی تصویر کرده‌اند. او درباری هنرپرور داشت و شعرا، موسیقی‌دانان و دانشمندانی چون فغفور لاهیجی شاعر و استاد زیتون چهارتاری نوازنده در خدمت او بودند.

گیلان، یکی از ایالات مهم و تأثیرگذار در تاریخ ایران از دوره‌های کهن تاریخی تا دوره معاصر بوده است. در دوره باستان و اوایل دوره اسلامی به دلیل نقش قوم دیلم در تحولات سیاسی عصر باستان، بیشتر این سرزمین «دیلمی» خوانده می‌شد. خوشبختانه درباره تاریخ گیلان در عصر صفوی، منابع تاریخی محلی ارزشمندی بر جای مانده است.

با این حال تاریخ‌های محلی این دوره همانند دیگر متون تاریخی هم‌عصر خود، تنها برخی حوادث سیاسی را که پیرامون زندگی امیران، به‌ویژه مناسبات سیاسی و نبردهای آنان با حکومت‌های محلی رقیب صورت می‌پذیرفت، گزارش کرده‌اند. همچنین یادداشت‌هایی از احمد خان گیلانی مشهورترین شخصیت کیایی گیلان بر جای مانده است که بیانگر تاریخ فکری و اجتماعی عصر خود است.

پناهی این کتاب را براساس نسخه موجود در کتابخانه مرکزی آستان قدس تصحیح کرده است که دارای 163 نامه بوده و از منظر وی کامل‌ترین نسخه به‌شمار می‌آید. وی در مقدمه‌ای که بر «منشآت» نوشته است، این نسخه را نسبت به نامه‌ها و یادداشت‌های دیگری که از احمدخان در آرشیوها و مجموعه‌های مختلف نگه‌داری می‌شود، دارای اعتبار ویژه‌ای ارزیابی کرده است؛ زیرا این نسخه تازه‌یاب نزدیک‌ترین نسخه به زمان حیات احمدخان بوده و با توجه به دربرداشتن نامه‌های جدید چاپ نشده، برخی از زوایای تاریخ گیلان در دوره صفویه را بازگو می‌کند.

به گفته این مصحح، علاوه بر یادداشت‌های خان احمد، رساله‌ای نیز در قلمرو علم پزشکی و گیاهان دارویی تحت عنوان رساله «عین الفیوض» اثر احسن خواجکی بن مسعود بن ابراهیم خلجی در متن «منشآت» گنجانده شده است. پناهی اسناد حاضر را برای بررسی و پژوهش‌های مربوط به گیلان عصر صفوی مهم برشمرده و آن را منبع اصلی خوانده است.

این مصحح در بخشی از مقدمه به حیات خان احمد گیلانی پرداخته و او را آخرین کارکیای سلسله کیاییان گیلان معرفی کرده است که یکی از مقتدرترین امیران محلی این سرزمین پس از اسلام به‌شمار می‌آید، اما حکومت او مقارن با سلطنت دو پادشاه قدرتمند دوره صفوی، یعنی شاه طهماسب و شاه عباس اول، بوده است. به عبارتی حکمرانی در سایه پادشاهانی که سلاطین عثمانی را به زانو درآورده بودند، بسیار مشکل بوده است.

حکومت خان احمد گیلانی در دوره شاه عباس به اتمام رسید و با این پایان، عمر سلاطین محلی در شمال ایران خاتمه یافت و سرزمین گیلان وارد مرحله جدید حیات تاریخی خود شد. پناهی در ادامه مقدمه خود به روابط خان احمد با حکومت صفوی بعد از آزادی از زندان پرداخته و نیز به جنگ‌های خان احمد با جمشید خان اسحاقی نیز نگاهی داشته است.

تأثیرات عصر شاه محمد خدابنده‌لو بر حکومت خان احمد و مناسبات او با شاه عباس از دیگر مطالبی است که می‌توان در مقدمه از آنها بهره برد. آن‌طور که از نوشته پناهی برمی‌آید، خان احمد بعد از مأیوس شدن از به دست آوردن حکومت، به انجام امور عام‌المنفعه در بغداد مشغول شد و در همان شهر درگذشت و در نجف به خاک سپرده شد. شاه عباس از شنیدن خبر مرگ وی خوشحال شد و بعدها دختر او را به عقد خود درآورد.

آنچه در مقدمه قابل تأمل است ذکر این نکته است که از شاه عباس با تمام اقتدارش در تاریخ گیلان با نام «گُجَستَک (پلید و ناپاک)» یاد می‌شود که با پایان بخشیدن به عمر دودمان‌ کیایی و اسحاقیه و همچنین نابودی کامل آثار مادی و معنوی عصر امیران محلی، این سرزمین را به عنوان بخشی از قلمرو شخصی خود درآورد. داستان مبارزات دهقانان گیلانی از این دوره تا عصر مشروطیت پاسخی به حکومت مرکزی جهت عدم اطاعت از حاکمان غیرگیلانی و حاکمیت زور و جور بود.

کتاب «منشآت» خان احمد گیلانی تصحیح عباس پناهی در 235 صفحه و قیمت 63 هزار تومان با جلد شومیز و 88 هزار تومان با جلد سخت از سوی موسسه پژوهشی میراث مکتوب منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...