کتاب «سفیر انقلاب» خاطرات سفرای جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب اسلامی؛ نوشته الله‌کرم مشتاقی توسط انتشارات ایران منتشر و راهی بازار نشر شد.

سفیر انقلاب؛ خاطرات سفرای جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب اسلامی» نوشته الله‌کرم مشتاقی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب پانزدهمین‌عنوان از مجموعه «تاریخ شفاهی» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

کتاب پیش‌رو دربرگیرنده خاطرات ۱۰ سفیر جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب است و شرایط سفارتخانه‌های ایران در آن‌برهه زمانی را تصویر می‌کند. این‌تصاویر چالش‌ها و دشمنی‌های خارجی جمهوری اسلامی ایران را هم در مقطع زمانی مورد اشاره نشان می‌دهند.

سفیرانی که خاطراتشان در این‌کتاب ثبت و ضبط شده به این‌ترتیب‌اند: حسن زمانی سفیر ایران در فرانسه، علی اکبر فرازی سفیر ایران در مجارستان، بهمن حسین‌پور سفیر ایران در تانزانیا و اتیوپی، احمد اجل‌لوئیان سفیر ایران در رومانی و یونان، سیدجلال ساداتیان سفیر ایران در انگلستان، سیدرضا حاج زرگرباشی سفیر ایران در بلغارستان و نیکاراگوئه، سید محمدباقر سخایی سفیر ایران در دبی و قطر، رضا سعیدمحمدی سفیر ایران در کره شمالی، احمد دستمالچیان سفیر ایران در لبنان و محمود موحدی سفیر ایران در برزیل.

کتاب «سفیر انقلاب» به ۳۸ شهید دیپلمات جمهوری اسلامی ایران تقدیم شده است. اسامی این‌شهیدان نیز به این‌ترتیب است: حسن عرب، بهنام نیکنام، داوود خسروی، مهدی موحدی، حجج‌الاسلام محمدعلی روحانی‌فرد، اسدالله عیسی‌نیا، ابوالقاسم ارشادی و سیدرشید موسوی، محمدحسین ظهوری، حاج‌خلیل نعیمی، شهامت عیسی‌بیگی، ابوالقاسم اسدی، سیدمحسن موسوی، شهدای سفارت ایران در لندن علی‌اکبر صمدزاده، سیدعباس حسینی لواسانی شهدای منا غضنفر رکن‌آبادی، محمدرحیم آقایی‌پور، احمد فهیما، سیدحسن حسینی‌مقدم و شهدای دیپلمات در مزار شریف،

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

مساله خرید هواپیماهای جنگی از اتیوپی آن‌هم در شرایطی که به‌جز چند کشور معدود کسی به ما ادوات جنگی و شبه‌جنگی نمی‌فروخت، یکی از مهم‌ترین اقداماتی بود که من توانستم آن را به سرانجام برسانم. ناگفته نماند که پیش از من، آقای سیدمصطفی سیدآقایی که از مهر ۱۳۶۵ تا زمانی که من در آبان ۶۷ وارد آدیس آبابا شدم، رییس نمایندگی کشورمان در اتیوپی بود، مذاکرات مقدماتی را در مورد جنگنده‌ها انجام داده بود و حتی از من خواسته بود که پیگیری کنم. من نیز در ملاقات خداحافظی با وزیر دفاع کشورمان آن را مطرح کرده بودم.

روزی نفر دوم سفارت با حالتی پریشان به من گفت، با یک خودرو تصادف کرده و صاحب خودرو یک نظامی ارشد اتیوپیایی است. ظاهرا نفر دوم ما با او بگومگوی تندی نیز کرده بود و شماره تلفن آن فرد را برای اخذ خسارت گرفته بود. من با او تماس گرفتم تا ببینم ماجرا از چه قرار است. در ملاقات اول متوجه شدم که او مسلمان است و از مسؤولان بلندپایه لجستیک در ارتش اتیوپی است و اتفاقا از جریان فروش جنگنده‌ها به ایران اخبار دقیقی دارد. ملاقات‌های من با او ادامه یافت. حتی او را به منزلم دعوت می‌کردم و اطلاعات دسته اولی از او کسب می‌کردم و در عوض برای تشکر از او و استمرار روابط هدایای نقدی به او می‌دادم. در همین مراوده‌ها به من گفت هایله ماریام پول این‌جنگنده‌ها را برای شخص خودش در نظر گرفته، حتی نام بانک خارجی که قرار بود پول‌ها در آنجا به حساب شخصی ماریام‌ ریخته شود را نیز گفت. لذا به من توصیه کرد اگر چانه‌زنی کنید می‌توانید با قیمت بسیار کمتری جنگنده‌ها را بخرید. من این‌خبر را به مرکز مخابره کردم و خواستم زمان و اختیارات بیشتری در این‌موضوع به من بدهند. به هر تقدیر با توجه به اطلاعاتی که این‌شخص به من داد، ما توانستیم جنگنده‌هایی که قیمت آن ۲۲ هزار دلار بود را با کمتر از نصف قیمت بخریم.

این‌کتاب با ۴۸۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۰۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...