جایزه ادبی سنت لوئیس سال 2011 به ماریو بارگاس یوسا برنده نوبل ادبیات اهدا می‌شود.

به گزارش مهر به نقل از سایت اس‌تی‌ال تودی، این جایزه که توسط کتابخانه دانشگاه سنت‌لوئیس در ماه نوامبر (آبان) به این نویسنده اهدا می‌شود چهل و چهارمین سال برگزاری‌اش را پشت سر می‌گذارد.

از نویسندگان مطرحی که تاکنون موفق به دریافت این جایزه شده‌اند می‌توان به جان آپدایک، تی‌اس الیوت، جویس کارول اوتس، چینو آچه‌به، هنری سیمونز و دان دلیلو اشاره کرد.

جایزه امسال سنت لوئیس آن چنان که در بیانیه داوران آمده است به کلیه آثار یوسا به خاطر پرکاری و پوشش دادن انواع ژانرها در کارنامه خود و به‌عنوان یکی از تاثیرگذارترین رمان‌نویسان آمریکای لاتین، اهدا می‌شود.

ماریو وارگاس یوسا با نام کامل "جرج ماریو پدرو وارگاس یوسا" زاده 28 مارس 1936 نویسنده‌ و متفکر اهل پرو، علاوه بر نوشتن رمان به روزنامه‌نگاری و فعالیت‌های سیاسی نیز می‌پردازد.

از آثار وی که به فارسی ترجمه شده می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد: سردسته‌ها 1959 (ترجمه آرش سرکوهی، انتشارات چشمه، سال‌های سگی 1966 (ترجمه احمد گلشیری، انتشارات نگاه)، گفتگو در کاتدرال 1975 (ترجمه عبدالله کوثری، نشر لوح فکر)، جنگ آخرالزمان 1984 (ترجمه عبدالله کوثری، انتشارات آگاه)، مرگ در آند 1996 (ترجمه عبدالله کوثری، انتشارات آگاه)، سور بُز 2002 (ترجمه عبدالله کوثری، نشر علم)، چرا ادبیات؟ (ترجمه عبدالله کوثری، نشر لوح فکر)، چه کسی پالمینو مولرو را کشت (ترجمه احمد گلشیری،انتشارات نگاه).

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...