هفدهمین جشنواره «قلم زرین» با تقدیر از حداد عادل به عنوان چهره پیشکسوت اهل قلم و عضو انجمن قلم و همچنین اعلام برگزیدگان و شایستگان تقدیر این جایزه به ایستگاه آخر رسید.

به گزارش ایسنا، مراسم پایانی هفدهمین جشنواره «قلم زرین» عصر روز پنج‌شنبه، ۱۳ تیرماه ۹۸ در آستانه روز قلم در باغ کتاب با حضور شاعران، نویسندگان و اهالی قلم و فرهنگ و توسط انجمن قلم و نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور برگزار شد.

در ابتدای این مراسم محسن پرویز، رئیس انجمن قلم ایران درباره سابقه فعالیت این انجمن توضیحاتی داد و اظهار کرد: به دلیل این‌که انجمن قلم بودجه ثابت ندارد و باید حمایت شود، جشنواره را در دوره‌های مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با چند سال وقفه در برگزاری آن و بودجه‌ای که افزایش پیدا نکرده، حمایت کرده است. نهاد کتابخانه‌های عمومی هم البته کمک حال بوده است و این باعث شده تا ما جشنواره را مستدام نگه داریم.

در بخشی دیگر از این مراسم، دکتر فتح‌الله مجتبایی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی ضمن بیان سخنانی درباره زبان و ادبیات فارسی و غلامعلی حداد عادل گفت: قلم و کتاب قداست تنزیلی برای ما دارد. امیدوارم انجمن قلم، انجمنی باشد که این قداست تنزیلی را حفظ کند و به کمال برساند. برای حفظ بنیاد فرهنگ و ادب و زبان فارسی، باید هزینه کرد و این چیزی نیست که با آن بتواند درآمدی درآورد بلکه باید برای آن خرج کرد. چون ما در جهان با زبان‌مان و فرهنگ‌مان است که شناخته شده‌ایم. در طول این سال‌ها حتی عده‌ای برای این زبان عمرشان را خرج کرده‌اند.

او با بیان اینکه دنیا مدیون فرهنگ ما است اظهار کرد: یک ایرادی که من به فرهنگستان زبان و ادب فارسی می‌گیرم این است که به مساله هزینه کردن برای حفظ کردن و زبان فارسی کمتر توجه می‌شود. من ۸۰ سال از عمرم را خرج زبان و ادبیات فارسی کردم.

مجتبایی خود را شاگردی ۹۰ ساله دانست و افزود: من در ۹۰ سالگی شاگردی می‌کنم و هرچه بیشتر جلو می‌روم می‌بینم که ندانسته‌هایم بیشتر است. باید به این مساله توجه شود که با جوان‌ها نیز همفکری و همدردی کنیم. هر انقلابی دو دوره دارد که یکی دوره تهدید آنچه که پیش از آن بوده است و یک دوره، دوره آبادانی است و حال دوره آبادانی این انقلاب است و ما باید در این راستا جوانان را جذب کنیم نه دفع و با آن‌ها گفت‌وگو کنیم.

سپس نوبت به غلامعلی حداد عادل رسید تا در مراسم بزرگداشت خود سخنرانی کند. او در حالی که این مراسم را لطف و مرحمت انجمن قلم دانست اظهار کرد: من از روز اول عضو این انجمن بودم و در سال‌های اخیر هم سمتی در هیأت مدیره به بنده واگذار شده اما هیچ وقت فکر نمی‌کردم که در این مراسم‌ها نامی از من برده شود.

حداد عادل زبان فارسی را زبان دوم عالم اسلام دانست و بیان کرد: ما اگر زبان‌مان از دست برود، هوشمان از دست می‌رود. در طول تاریخ زبان‌های محلی و قومی مختلفی داشتیم که هیچ کس نباید با آن‌ها عناد کند با این وجود اما در طول تاریخ همه اقوام علم و ادب را با زبان فارسی مبادله می‌کردند.

او همچنین گفت: من باورم این است که توانایی‌های زبان فارسی هیچ چیز از زبان انگلیسی کمتر نیست در صورتی که به آن دل ببندیم.

....

اما داوران جشنواره «قلم زرین» با بررسی کتاب‌های منتشرشده در سال ۱۳۹۷، برگزیدگان را در بخش‌های مختلف به شرح زیر اعلام کردند:

بخش «شعر کودک و نوجوان»:

کتاب "آبنبات گنده" سروده طیبه شامانی از نشر سوره مهر شایسته تقدیر شناخته شد.

بخش داستان «شعر بزرگسال»:

کتاب "باران تمشک" نوشته مصطفی فعلگری از نشر سوره مهر و "پس از ٢٠ سال" نوشته سلمان کریمی از نشر شهرستان ادب به طور مشترک شایسته تقدیر شناخته شدند.

بخش «داستان (زیرمجموعه ادبیات داستانی) کودک و نوجوان»:

کتاب "خواب پلنگ" نوشته نوشته هادی حکیمیان از نشر شهرستان ادب شایسته تقدیر شناخته شد.

بخش "ناشران برتر":

انتشارات "به نشر"، "میراث مکتوب"، "علمی و فرهنگی"، "سوره مهر" و "شهرستان ادب" مورد تقدیر قرار گرفتند.

بخش "نقد و پژوهش ادبی":

کتاب "سنجش منابع تاریخی شاهنامه" نوشته فرزین غفوری از نشر میراث مکتوب و "بومی‌سازی رئالیسم جادویی در ایران" نوشته محمد و محسن حنیف از نشر شهرستان ادب به‌طور مشترک برگزیده شناخته شدند.

بخش "شعر بزرگسال":

مجموعه شعر "از پیله تا پروانگی" اثر محمدرضا روزبه و "آن‌جا که نامی نیست" نوشته یوسفعلی میرشکاک هر دو از نشر شهرستان ادب به‌طور مشترک برگزیده شناخته شدند.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...