سیزدهمین دوره جایزه جلال با برگزاری اختتامیه در برنامه شب روایت شبکه ۴ سیما برگزیدگان خود را شناخت.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ اختتامیه سیزدهمین دوره جایزه جلال با حضور محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌، ابراهیم حسن‌بیگی دبیر علمی‌،‌ مصطفی جلالی دبیر اجرایی جایزه در برنامه شب روایت شبکه 4 سیما برگزار شد.

اوراد نیمروز منصور علیمرادی

هیئت داوران این دوره در بخش رمان شامل سعید تشکری، جواد افهمی و علی چنگیزی کتاب «اوراد نیمروز» نوشته منصور علیمرادی از نشر نیماژ را به عنوان شایسته تقدیر بخش رمان و داستان بلند انتخاب کرد.

هم‌چنین هیئت داوران این دوره در بخش داستان کوتاه شامل راضیه تجار،‌ داریوش عابدی و عبدالمجید نجفی ضمن آروزی بالندگی آثار، هیچ کدام از آثار رسیده به دبیرخانه در این دوره را واجد شرایط برگزیده شدن ندانست.

هیات داوران در بخش نقد ادبی متشکل از کامران پارسی‌نژاد،‌ حمیدرضا شعیری، محمدرضا سنگری کتاب «تاریخ بدن در ادبیات» نوشته سیدمهدی زرقانی (با همکاری: زهرا آقابابایی خوزانی، امید ایزانلو، فاطمه جهانپور، حمید خادمی، محسن شرفایی و فرزانه فرخ‌فر) از انتشارات سخن را به عنوان اثر شایسته تقدیر معرفی کردند.

همچنین «روایت شناسی درام» (نگاهی روایت‌شناسانه به ادبیات نمایشی ایران) نوشته پرستو محبی از نشر جام زرین مورد تجلیل قرار گرفت.

هیات داوران بخش مستند‌نگاری متشکل از گلعلی بابایی، مصطفی رحیمی و سعید علامیان دو اثر «فرکانس 1160» (اینجا آبادان صدای مقاومت و ایستادگی)، فضل الله صابری، انتشارات سوره مهر و گوهر صبر (خاطرات گوهرالشریعه دستغیب)، طیبه پازوکی، انتشارات سوره مهر را به صورت مشترک به عنوان اثر برگزیده انتخاب کرد.

هم‌چنین کتاب «از ری تا شام (روایت ناتمامِ شهید احمد غلامی)» نوشته علی مژدهی از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به عنوان شایسته تقدیر این بخش معرفی شد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...