با انتشار ۵ جلد از مجموعه رمان «دنیا» به قلم سپیده نیک‌رو، این مجموعه رمان طنز کامل شد.

دنیا و پسرخاله‌ی فوری سپیده نیک‌رو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، انتشارات محراب قلم با انتشار ۵ جلد با عنوان‌های «دنیا و خانم‌ نازنازی»، «دنیا و مبصربازی»، «دنیا و مامان دومی»، «دنیا و گروه هیولاها» و «دنیا و پسرخاله‌ی فوری» دفتر این مجموعه را بست.

پیش از این نیز جلد ۱ و ۲ این مجموعه با عنوان‌های «دنیا و سوسک صحرایی» و «دنیا و یک مشکل بوگندو» منتشر شده بود.

سپیده نیک‌رو که در سال‌های اخیر در ادبیات کودک و نوجوان فعال بوده است در این مجموعه رمان هفت جلدی تلاش کرده مشکلات کودکان در خانه و مدرسه را به زبان طنز بیان کند.

هر کدام از این داستان‌ها با محوریت موضوعاتی خاص از قبیل اهمیت فردیت، پذیرش طلاق، پذیرش مرگ والد، اهمیت رأی‌گیری و قضاوت گروهی، مشکلات فرهنگی کارگروهی در ایران، فرزندخواندگی، وسواس و … به کودکان کمک می‌کند با چالش‌های فردی و اجتماعی، راحت‌تر روبه‌رو شوند. در عین حال معلمان نیز می‌توانند با خواندن این مجموعه با معلم خلاق مدرسه‌ی دنیا هم‌ذات‌پنداری کنند یا پیشنهادهای او را برای اداره‌ی کلاس بررسی کنند.

این رمان‌ها با تصویرگری نازنین جمشیدی و طراحی جلد نفیسه خواستار توسط انتشارات محراب قلم منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...