«ادنا اوبراین» [Edna O'Brien] نشان «فرمانده هنر و ادبیات فرانسه» را دریافت کرد.

ادنا اوبراین» [Edna O'Brien]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، در هفته جاری نشان «فرمانده هنر و ادب فرانسه» (Commander) به عنوان بالاترین افتخار فرهنگی این کشور به «ادنا اوبراین» نویسنده ۹۰ ساله ایرلندی اهدا شد.

نشان هنر و ادب فرانسه که نخستین‌بار در سال ۱۹۵۷ اهدا شد، به افرادی تعلق می‌گیرد که در زمینه هنری و ادبی به موفقیت دست ‌یافته‌اند.

سفیر فرانسه در ایرلند از «اوبراین» به عنوان یک فمینیست متعهد که به زنان سراسر جهان فرصت شنیده شدن بخشیده است و به عنوان یکی از برترین نویسندگان قرن بیستم یاد کرد.

نشان «هنر و ادب فرانسه» سه درجه شوالیه، افسر و فرمانده را شامل می‌شود که آخرین مورد مهم‌ترین درجه این نشان محسوب می‌شود.

این نشان پیش‌تر به نویسندگانی همچون «تی. اس. الیوت»، «خورخه لوئیس بورخس»، «شیموس هینی»، «ری بردبری» و به چهره‌های فرهنگی همچون «شان کانری»، «بونو»، «بروس ویلیس» و «مریل استریپ» اهدا شده است.

«اوبراین» در سال ۲۰۱۹ جایزه ویژه «فمینا» را در تجلیل از تمام دستاوردهای ادبی‌اش دریافت کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...