رمان پلیسی «معادله نیمه تابستان» [A Midsummer's equation] نوشته کیگو هیگاشینو [Keigo Higashino] با ترجمه سعیده قاسمیان توسط نشر چترنگ منتشر و راهی بازار نشر شد.

معادله نیمه تابستان» [A Midsummer's equation]  کیگو هیگاشینو [Keigo Higashino]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «همه‌خوان» است که این‌ناشر منتشر می‌کند.

کیگو هیگاشینو نویسنده ۶۴ ساله ژاپنی متولد سال ۱۹۵۸ است که به‌عنوان نویسنده داستان‌های پلیسی و جنایی شناخته می‌شود. او را به‌عنوان پرخواننده‌ترین نویسنده ژاپن می‌شناسند که صدها میلیون‌نسخه از کتاب‌هایش در جهان به فروش رسیده و نزدیک به ۲۰ فیلم سینمایی و سریال با اقتباس از آثارش ساخته شده است. از این‌نویسنده، پیش‌تر ترجمه دو کتاب «رستگاری یک قدیسه»‌ و «فداکاری مظنون X» توسط نشر چترنگ منتشر شده است.

رمان «معادله نیمه تابستان» سومین‌رمان از سری کارآگاهی کارآگاه گالیله است که شخصیت محوری‌اش، فیزیک‌دانی به‌نام مانابو یوکاوا است که به کاراگاه گالیله شهرت دارد. او به‌عنوان مشاور علمی پروژه بحث‌برانگیزی در زمینه حفاری بستر دریا به خلیج هاری، شهری ساحلی در استان شیزوئوکا، می‌رود. وقتی جسد یکی از مهمانان مسافرخانه‌ای که یوکاوا در آن سکونت دارد، پیدا می‌شود، گالیله درگیر ماجرایی می‌شود که باید پرده از قتل‌های قدیمی و تازه بردارد...

«معادله نیمه تابستان» در ۶۴ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

صحنه‌ای در ذهن کوساناگی شکل گرفت:‌ زن و مردی بعد از مدت‌ها همدیگر را ملاقات می‌کنند. مرد بیزنس‌من موفقی بوده که همه‌چیزش را از دست داده، حتی همسرش را. زن میزبان سابقی بوده که از هردستی که داده بود، از همان دست پس گرفته و ورشکسته شده. چه حرفی ممکن بود بینشان ردوبدل شده باشد که موقع نوشیدن گریه کند و روز بعدش دنبالش بدود و برای ریختن خونش چاقو بکشد؟
کوساناگی پرسید: «دوست چطور؟ کسی رو می‌شناسین که بهشون نزدیک بوده باشه؟ یا میکده‌ دیگه‌ای که ممکنه پاتوقشون بوده باشه؟»
مورُی گردنش را خاراند و گفت: «خب، نه راستش. خیلی وقت پیش بود و ما هم اون‌قدرها با هم حرف نمی‌زدیم.»
کوساناگی گفت: «درسته.» و دفترچه‌اش را داخل جیبش برگرداند. آن‌طور که پیدا بود بیش از بیست سال گذشته بود. حتی توقع نداشت موری همین‌ها را هم یادش بیاید.

این‌کتاب با ۴۶۷ صفحه، شمارگان۷۰۰ نسخه و قیمت ۱۳۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...