رمان «زندگی رویایی سوخانوف» [The dream life of Sukhanov] نوشته اولگا گروشین [Olga Grushin] و ترجمه مینا صفار توسط نشر نیماژ منتشر شد.

زندگی رویایی سوخانوف» [The dream life of Sukhanov] اولگا گروشین [Olga Grushin]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر نیماژ رمان «زندگی رویایی سوخانوف» نوشته اولگا گروشین و ترجمه مینا صفار را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۵۸۶ صفحه و بهای ۲۲۰ هزار تومان منتشر کرده است.

«زندگی رویایی سوخانوف» کابوسِ مردی است که باید در آن فربه‌گی مادی و فرهنگی‌اش را پس بدهد. او نمی‌داند دورانش سر آمده، همچنان که نمی‌داند دورانِ هژمونیِ جامعه‌ هنری‌ای که در آن بالیده نیز به آخر رسیده است. این رمان روایتی است از ارتباط سیاست با هنر؛ آنجا که هنر بر سر نعشِ سیاست ایستاده است.

اولگا گروشین نویسنده‌ روسی آمریکایی غرق سنتِ ادبی زادگاهش است. «زندگی رویایی سوخانوف» از حیث شخصیت ‌پردازی و وسواس‌های روان‌شناختیِ کاراکترِ اصلی‌اش، یادآور داستایوسکی است و آن وقت که ما را برابر اجتماعِ آدم‌ها و محفل‌های پر زرق و برق قرار می‌دهد، توصیف صحنه‌هایی نظیر تولستوی دارد. نحوه‌ روایتِ آیرونیکِ گروشین یادآور گوگول است و زبانِ داستانش گاه ناباکوف‌وار طنزی گزنده بروز می‌دهد. بولگاکف را هم نمی‌توان از یاد برد؛ خصوصاً وقتی که نویسنده تصاویر سوررئالیستی به دست می‌دهد.

پیوست‌های این ترجمه نخست بیوگرافی مختصری است از نویسنده است به همراه یک گفت‌وگو با نویسنده و چند مقاله از جمله «معنابخشی به متن بینازبانی» و «سوررئالیسم به مثابه مضمون و روش در زندگی رویایی ساخانوف».

................ هر روز با کتاب ................

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...