کتاب «موهبت» [The gift] نوشته ادیت اگر [Edith Eger] با ترجمه آرتمیس مسعودی منتشر شد.

«موهبت» [The gift] ادیت اگر [Edith Eger]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب در ۲۲۰ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۶۱هزار تومان توسط نشر آموت منتشر شده است.

در نوشته پشت جلد کتاب «موهبت» درباره نویسنده می‌خوانیم: دکتر ادیت اگر در نوجوانی همراه خانواده‌اش به اردوگاه آشویتس نازی‌ها فرستاده شد و با وجود تمام وقایع و تجربه‌های طاقت‌فرسا توانست از هولوکاست، جان به در ببرد، اما حتی پس از دریافت مدرک دکترای روانشناسی، چند دهه از عمرش را به پنهان کردن گذشته، خودداری از یادآوری وقایع، و احساس گناه یک بازمانده گذراند، تا این‌که سی‌وپنج سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، به آشویتس بازگشت و سرانجام توانست التیام یابد. وی سال‌هاست به سربازان، پرسنل ارتش، افرادی که دچار آسیب فیزیکی و روانی شده‌اند و کسانی که به اختلال اضطراب پس از سانحه دچارند مشاوره می‌دهد و به آن‌ها می‌آموزد که چگونه تسکین و بهبود یابند.

همچنین درباره مترجم این کتاب نیز آمده است: آرتمیس مسعودی متولد ۱۳۵۳ تهران، و دانش‌آموخته مترجمی زبان انگلیسی و کارشناسی ارشد زبانشناسی همگانی است. از این مترجم در نشر آموت منتشر شده است: ما تمامش می‌کنیم، جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند، الینور آلیفنت کاملا خوب است، پروژه شادی، پشت سرت را نگاه کن، وقتی خاطرات دروغ می‌گویند، اولین تماس تلفنی از بهشت، جنوب دریاچه سوپریور، و بازی جوانمردانه.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...