رمان «معما در موزه»[The tale teller] نوشته آنه هیلرمن[Anne Evaristo] با ترجمه حمیده نعمتی لفمجانی توسط انتشارات علمی منتشر شد.

به گزارش مهر، آنه هیلرمن نویسنده پرفروش نیویورک تایمز، است که پیش از این، چهار رمان معمایی دیگر نیز از او به چاپ رسیده است که همه آن‌ها جزو پرفروش‌ترین رمان‌های نیویورک تایمز هستند. او دختر تونی هیلرمن، نویسنده مشهور رمان‌های جنایی آمریکاست که در سال ۲۰۰۸ درگذشت.

داستان این‌کتاب درباره کارآگاه جو لیفورن است که درگیر پرونده‌ای پیچیده، معمایی و پر رمز و راز می‌شود. میراثی گران‌بها در موزه ناپدید شده که مربوط به دوره ارزشمندی از تاریخ است. برای حل پرونده، سرهنگ لیفورن با معماهای پیچیده‌ای روبه‌رو می‌شود و در این‌حین با مرگ مظنون اصلی پرونده، همه‌چیز مرموزتر از پیش می‌شود.

داستان این‌کتاب در جنوب غرب آمریکا؛ جایی که قوم ناواهو ساکن هستند، رخ می‌دهد. قوم ناواهو از لحاظ جمعیت دومین قبیله سرخپوست و بومی بزرگ آمریکا محسوب می‌شود.

رمان خارجی «معما در موزه» در 306 صفحه و با قیمت ۵۹ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...