رمان «یادم انداخت» [That Reminds Me] نوشته درک اووسو [Derek Owusu] برنده جایزه ادبی دزموند الیوت [desmond elliott literary prize] شد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، مرکز ملی نویسندگی واقع در نورویچ انگلستان اعلام کرد کتاب «یادم انداخت» نوشته درک اووسو برنده جایزه ادبی دزموند الیوت ۲۰۲۰ شده است.

این‌رمان که توسط هیات داوران به‌عنوان یک اثر ادبی چشمگیر مورد تحسین قرار گرفت، به‌عنوان بهترین رمان نخست یک‌نویسنده در سراسر بریتانیا و ایرلند از میان فهرست کوتاهی انتخاب شد که در برگیرنده آثار تاثیرگذاری چون «دختر با صدای بلند» نوشته ابی داره و «لذت‌های خصوصی نینا مالونی» نوشته اوکچوو نزولو بود و حالا بناست، علاوه بر یک‌جایزه نقدی ۱۰ هزار یورویی، اووسو یک پلتفرم حمایتی و راهنمایی سالانه مختص خود از مرکز نویسندگی ملی دریافت کند.

«یادم انداخت» داستانی شفاف و نیمه اتوبیوگرافیکی از یک پسر بریتانیایی- غنایی است که دوران توفانی کودکی خود را میان خانه‌های پرورشی مختلف می‌گذراند و دچار اختلال روانی می‌شود. او در ۱۱ سالگی از خانه خانواده حامی‌اش در دهکده‌ای در سافولک به محیط بسیار متفاوت داخل شهر لندن منتقل می‌شود چون نامادری‌اش سرطان می‌گیرد. در هر بخش از کتاب که در قالب بخش‌هایی از یک خاطره بیان می‌شود، تجربه‌های سخت این پسر از سوء استفاده، افسردگی، الکلی شدن، آسیب زدن به خود و اعتیاد به تصویر کشیده می‌شود.

رئیس هیات داوران امسال پرتی تانجا نویسنده‌ای است که خود قبلاً برنده جایزه دزموند الیوت شده است. سونیا سودها نویسنده ارشد آبزرور و شیند گلیسون نویسنده و ویراستار از دیگر اعضای هیات داوران بودند.

تانجا درباره کتاب برنده جایزه مذکور گفت: «این اثر با سبکی خاص نوشته شده که از هر لحظه دردناک و باورنکردنی زندگی پسر، زیبایی خالص را بیرون می‌کشد. با وجود تمام وحشت‌هایی که حول این پسر جوان سیاهپوست وجود دارد، او عشقی غریزی نسبت به دنیایی دارد که در هسته این کتاب می‌سوزد. من و اعضای هیات داوران از حقایق این داستان و استعداد نویسنده آن خرد شدیم».

درک اووسو نویسنده، شاعر و پادکستر اهل شمال لندن است که پیش از رو آوردن به ادبیات داستانی روی پروژه «امن: درباره دوباره به دست آوردن فضای امن برای مردان سیاهپوست بریتانیایی» کار می‌کرد. پروژه وی گلچینی از نوشته‌های ۲۰ نویسنده مرد سیاهپوست بریتانیایی است. او همچنین تا سال ۲۰۱۷ مجری پادکست ادبی «تقریبا روشن» بود.

اووسو یک قرارداد دو کتابه با خانه نشر مرکی بوکس امضا کرده و در قالب آن با این کتاب نخستین جایزه ادبی بزرگ خود را برد. حقوق ساخت آثار تلویزیونی و سینمایی از دومین کتاب اووسو که «خواندن یاد دادن به برادرم» نام دارد از همین حالا به گرین دور پیکچرز که شرکت تهیه فیلم متعلق به ادریس البا بازیگر نامدار است، فروخته شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...