کتاب «آدم‌ها و خرچنگ‌ها» [Homens e caranguejos یا Of Men and Crabs] نوشته خوزوئه دو کاسترو [Josué de Castro] با ترجمه محمد قاضی و به همت انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.

آدم‌ها و خَرچنگ‌ها» [Homens e caranguejos یا Of Men and Crabs] خوزوئه دو کاسترو [Josué de Castro

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، رمان «آدم‌ها و خَرچنگ‌ها» نوشته خوزوئه دو کاسترو، با ترجمه محمد قاضی و در مجموعه زوربای ایرانی انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسید که این ترجمه نخستین‌بار در سال 1346 از سوی نشر روز روانه بازار کتاب شد. دو کاسترو این کتاب را که با موضوع داستان‌های برزیلی قرن 20م نوشته شده است، در سال 1967 میلادی منتشر کرد.

رمان «آدم‌ها و خَرچنگ‌ها» یک درام تخیلی است که که در سال 1966 نوشته شد و در سال 1967 در برزیل به چاپ رسید، تنها رمان دانشمند مشهور دو کاسترو است.

او در این کتاب، در متنی تحسین‌برانگیز، با لحنی شیوا، ساده و زندگینامه‌ای، داستان زندگی پسر فقیری را روایت می‌کند که سعی دارد جهان پیرامونش را کشف کند؛ اما ماجرای کشف او با گل‌ولای مرداب و حوادثی وهم‌برانگیز روبه‌رو می‌شود.

کودکانی که قرار بود در باتلاق‌های حرا زمان را به بازی و شادی سپری کنند، در سیری عجیب و گریزناپذیر به خرچنگ تبدیل می‌شوند. آن‌ها راهی برای خلاصی ندارند، با پوست‌هایی سخت و در میان گل‌ولایی که نمی‌توان از آن رها شد، همچون دیگر برادران خرچنگ خود زندگی می‌کنند.


خوزوئه دو کاسترو، نویسنده، پزشک، استاد دانشگاه، متخصص علم تغذیه، رئیس پیشین سازمان خواربار جهانی (فائو) و فعال اجتماعی در زمینه مبارزه با گرسنگی جهانی بود که 5 سپتامبر 1908 در رسیف برزیل به دنیا آمد.

او در دانشگاه برزیل (UFRJامروزی) تدریس کرد و رئیس سازمان غذا و کشاورزی سازمان محلل متحد بود. کاسترو همچنین نماینده پرالمان برزیل و یک دیپلمات بود. با کودتای نظامی 1964 او از سمت سفیر ارشد در ژنو برکنار شد و حقوق سیاسی‌اش توسط دیکتاتوری نظامی در برزیل در اولین قانون نهادی خود به تعلیق درآمد.

در تبعید، او به شدت دلتنگ برزیل بود؛ اما از آنجایی که از بازگشت به کشور منع شده بود، در پاریس پناهندگی گرفت و در آنجا به فعالیت‌هایش ادامه داد. خوزوئه سال‌ها رئیس انجمن بین‌المللی پزشکی برای مطالعه شرایط زندگی و سلامت و عضو سازمان‌های بین‌المللی دیگر بود.

«جغرافیای گرسنگی» ( 1946 میلادی)، «ژئوپلتیک گرسنگی» (1952 میلادی/ منتشر شده به زبان پرتغالی در برزیل) و «انسان‌ها و خرچنگ‌ها» از مهمترین آثار دو کاسترو به شمار می‌آیند. کتاب «ژئوپلتیک گرسنگی» در سال 1341 با ترجمه منیر جزنی (مهران) و با نام «انسان گرسنه» به فارسی برگردانده شد.

خوزوئه دو کاسترو 24 سپتامبر 1973، و تنها چند روز پس از پایان 65 سالگی، در پاریس درگذشت. او تا زمان مرگش در پاریس و در دانشگاه این شهر تدریس کرد. جسد او در گورستان سائو ژوآئو باتیستا در ریودوژانیرو به خاک سپرده شد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
«در میان گل‌ولای این باتلاق‌ها وجود گرسنگی بر من فاش شد… گل‌ولایی که خرچنگ‌ها در آن می‌جوشند و انسان‌هایی که با گوشت خرچنگ‌ها پرورش یافته‌اند در آن می‌لولند… موجوداتی که دوزیستی هستند: آبی و خاکی، نیم انسان و نیم حیوان و از دوران کودکی با آبگوشت خرچنگ، با این شیرپستان گل تغذیه شده‌اند و برادران شیری خرچنگ‌ها هستند... آن‌ها از گوشت خرچنگ زندگی می‌کنند و از این گلی که گوشت شده است گوشت بدن خود و گوشت بدن فرزندان‌شان را می‌سازند… آنچه از بدن آن‌ها دفع می‌شود به گل باز می‌گردد و این فضولات دوباره خرچنگ می‌شوند...»

کتاب «آدم‌ها و خَرچنگ‌ها» نوشته خوزوئه دو کاسترو، در 163 صفحه، به قیمت 47 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، با ترجمه محمد قاضی و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی به کتاب‌فروشی‌ها راه یافت.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...