دنیایی در دنیاست: به گفته پرک، ساختمانی «که نمای آن را برداشته‌اند». همه آنچه در هریک از اتاقها روی می‌دهد دیده می‌شود... داستان لهستانی زیبا؛ داستان جواهرفروشی که سه بار به قتل رسید؛ داستان گیاه‌شناس سرخورده؛ داستان مرد زین‌ساز، خواهرش و شوهرخواهرش؛ داستان زین‌ساز اشچیرک؛ داستان مشت‌زن سیاهی که یک مسابقه هم نبرد...

زندگی، طرز مصرف |  ژرژ پرک
زندگی، طرز مصرف
[La Vie mode d’emploi]. رمانی از ژرژ پرک (1) (1936-1982)،
نویسنده فرانسوی، که در 1978 منتشر شد. نویسنده بر روی جلد زندگی طرز مصرف نوشته است «رمانها»؛ در جایی که معمولاً از مفرد برای نام گذاری اثر استفاده می‌شود. این اثر را شاهکار پرک دانسته‌اند. کتابی که ترکیبی پویا از همه کتابهای پیشین است و تحریرهای تازه‌ای از همه راههای پیش‌تر ترسیم شده، به دست می‌دهد، و فعالیتی ادبی را در جهت بارآوری روایی و لذت بی‌چون و چرای خواندن قاطعانه آغاز می‌کند.
کتاب با مقدمه‌ای آغاز می‌شود؛ تفکری درباره هنر پازل که نادرست نیست اگر آن را استعاره هنر رمان و همین‌طور استعاره زندگی و موضوع زنده تلقی کنیم. ساختمان، در این اثر، دنیایی در دنیاست: به گفته پرک، ساختمانی «که نمای آن را برداشته‌اند». همه آنچه در هریک از اتاقها روی می‌دهد دیده می‌شود. در پایان کتاب با «یادی از داستانهای نقل شده در این کتاب» در حدود صد و هفت داستان برشمرده می‌شود که «رمانها»ی اعلام شده است؛ سرنوشت کامل شخصیتهایی که برشمردنشان، فهرست مطالب هزار و یک شب را به یاد می‌آورد: «داستان لهستانی زیبا؛ داستان جواهرفروشی که سه بار به قتل رسید؛ داستان گیاه‌شناس سرخورده؛ داستان مرد زین‌ساز، خواهرش و شوهرخواهرش؛ داستان زین‌ساز اشچیرک (2)؛ داستان مشت‌زن سیاهی که یک مسابقه هم نبرد...» همه این داستانها، داستانهایی خارق‌العاده و دور از ابتذال‌اند که پرک غالباً بدان پرداخته است. موقعیت‌های جنایی، وضعیت‌هایی در سرحد ممکن، سرنوشت‌های نمونه‌ای که «تاریخ به معنای مسلط آن» دگرگونشان کرده است، و در آن ساختمان باهم تلاقی می‌کنند. از میان این داستانها، یکی مرکزی است؛ داستان بارتلبوت (3) (مخلوط باتلبیِ (4) هرمان ملویل (5) و بارنابوتِ (6) والری لاربو (7)) که زندگی‌اش را، «در برابر ناهمگونی آشفته دنیا»، براساس برنامه‌ای بسیار دقیق سازمان می‌دهد: گویا بارتلبوت ده سال آبرنگ می‌آموزد؛ به مدت بیست سال، در آن جایگاه پانصد نقاشی از دریا می‌کشد که بندرهای دریایی سراسر جهان را نشان می‌دهد، ‌هر تابلو از دریا به صورت پازل ترسیم شده است؛ به مدت بیست سال پازلها را بازمی‌سازد. هر پازل دوباره درهم بافته می‌شود تا آبرنگی بر روی کاغذ شود: و سرانجام هر آبرنگ در همان محل (بندر) که نقاشی شده بود پاک می‌شود. «بدین ترتیب،‌ هیچ ردی از عملیاتی که به مدت پنجاه سال همه‌ی وقت‌ آن را گرفته بود باقی نمی‌ماند.» در سراسر کتاب،‌ ارتباط بارتلبوت و گاسپارد وینکلر (8)، سازنده پازلها، را دنبال می‌کنیم که آخرین ماجرای غیرمنتظره را برای بارتلبوت آماده می‌کند.

بخش اعظم هنرنمایی تخیلی و روایی زندگی طرز مصرفی، مانند ناپدید شدن (9)، حاصل پژوهشهای اولیپو (کارگاه ادبیات بالقوه) (10) است. پرک ساختار دقیق «رمانها»ی خود را و بالا رفتن ساختمان مطابق با جدول ریاضی که «دو مجذوریِ لاتینی قائم از پایه 10» نامیده می‌شود، و چند اصل دیگر از سازماندهی یا سازمان‌شکنی عمدی را توضیح داده است.

مهشید نونهالی. فرهنگ آثار. سروش

1.Georges Perec 2.Szczyrk 3.Bartlebooth 4.Bartleby
5.
Herman Melville 6.Barnabooth 7.Valery Larbaud 8.Gaspard Winckler
9.
La Disparition 10.Oulipo (Ouvroir de literature potentielle)

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...