برگزیدگان سومین دوره‌ جایزه ادبی «روزی روزگاری» بدون برگزاری مراسم پایانی معرفی شدند.

به گزارش مهر، هیئت ‌داوران جایزه‌ ادبی «روزی روزگاری» در بخش مجموعه‌ داستان از میان سه اثر «آن‌جا که پنچرگیری‌ها تمام می‌شوند» نوشته حامد حبیبی از نشر ققنوس، «آویشن قشنگ نیست» اثر حامد اسماعیلیون از نشر ثالث و «برف و سمفونی ابری» نوشته  پیمان اسماعیلی از نشر چشمه، مجموعه داستان «برف و سمفونی ابری» را شایسته دریافت تندیس این جایزه دانسته است.

همچنین در بخش ادبیات نمایشی، از میان سه اثر «پاتوغ اسماعیل‌آقا» نوشته‌ حمید امجد از نشر نیلا، «شب‌های آوینیون» اثر کوروش نریمانی از نشر قطره، و «آسمان روزهای برفی» نوشته‌ محمد چرم‌شیر، نمایشنامه «پاتوغ اسماعیل‌آقا» شایسته دریافت تندیس معرفی شد.

در بخش رمان نیز از میان سه اثر «بیژن و منیژه» نوشته جعفر مدرس‌صادقی از نشر مرکز، «دو قدم این‌ور خط» اثر احمد پوری از نشر چشمه و «نگران نباش» نوشته مهسا محب‌علی از نشر چشمه، رمان «بیژن و منیژه» شایسته دریافت تندیس شناخته  شد.

هیئت ‌داوران جایزه  ادبی «روزی روزگاری» در بخش اثر داستانی غیرایرانی از میان سه‌ اثر «سرود سلیمان» نوشته تونی موریسون ترجمه‌ علیرضا جباری از نشر چشمه، «مثلا برادرم» نوش اووه تیم ترجمه  محمود حسینی‌زاد از نشر افق و «موسیقی شانس» اثر پل استر ترجمه‌ خجسته کیهان از نشر افق، رمان «موسیقی شانس» اثر
پل استر را شایسته‌ دریافت تندیس معرفی کرده است.

همچنین درباره‌ برگزیدگان بخش نظرسنجی عنوان شده است: نظرسنجی از نخبگان غیرنویسنده به دلیل پراکندگی شدید آرا و پاسخگویی اندک این قشر هیچ برگزیده‌ای نداشت اما در نظرسنجی از کتابفروشان، دو کتاب با رای مساوی برگزیده شدند. این دو کتاب عبارت بودند از «خاله‌بازی» نوشته‌ بلقیس سلیمانی و «پری فراموشی» اثر فرشته احمدی که ناشر هر دو نیز نشر ققنوس است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...