«انجمن حمایت از غول‌ها» [An Awfully Beastly Business Series] نوشته متیو مورگان [Matthew Morgan] با ترجمه ریحانه جعفری توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد.

انجمن حمایت از غول‌ها» [An Awfully Beastly Business Series] نوشته متیو مورگان [Matthew Morgan]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «انجمن حمایت از غول‌ها» جدیدترین اثر انتشارات امیرکبیر است که برای کودکان و نوجوانان ده تا چهارده سال ترجمه و منتشر شده است.

این اثر نوشته متیو مورگان است که در زبان انگلیسی در یک مجموعه سه جلدی همراه با تصاویر جذاب منتشر شده که با ترجمه ریحانه جعفری از این کتاب، هر سه جلد در یک کتاب تجمیع شده است.

داستان کتاب از این قرار است که انجمن سلطنتی برای جلوگیری از ظلم به هیولاها، یک مرکز نجات برای گرگینه‌ها، اژدها، پریان، غول‌ها، هیولاهای دریایی و دیگر موجودات خارق‌العاده تأسیس کرده است. جنایات علیه هیولاها را متوقف کرده است، اما هنوز هم افرادی هستند که دست به هر کاری می‌زنند تا یکی از این حیوانات افسانه‌ای را بگیرند. در ابتدا اژدهایی روی دست انجمن مانده است و اولف، یک پسر گرگینه و دوستانش باید قبل از اینکه خیلی دیر شود، شرورترین شکارچی جانور را متوقف کنند. این ماجراجویی با هیولاهای دریایی و دیگر غذاهای لذیذ، برای اولف و دوستانش، اورسون غول، تیانا پری و دکتر فیلدینگ ادامه پیدا می‌کند. اما با زخمی شدن یکی از هیولاها مشخصی می‌شود شکارچی شرور دست به کار شده تا هیولاها را نابود کند و اولف هرطور شده باید مقابل او بایستد.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: «همیشه در فاراوای‌هال، ارواح حضور داشتند و اخیراً بیشتر هم شده بودند. آنها از خانههای ویرانشده یا قبرستانی تازهتأسیس آمده بودند. علم رمزشناسی نه تنها در مورد وضعیت جسمانی غول‌ها مطالعه میکرد، بلکه ابعاد دیگری مثل شیاطین، فرشتگان، رویای غول‌ها و ارواح را هم در نظر می‌گرفت. در مرکز ا.س.ح.غ با ارواح مثل بقیهٔ غولها رفتار میشد و برای گذر زمان، هر چیز که می‌خواستند به آن‌ها داده میشد. ارواح هیچوقت استراحت نمی‌کنند. آن‌ها اغلب در هیجاناتی به سر می‌برند که در طول زندگیشان ناتمام مانده؛ مثل ترس یا حسرت، عشق یا اشتیاق. آن‌ها فقط به این دلیل زنده‌اند که چیزهایی در زندگی قبلیشان حل‌نشده باقی مانده است.»

«انجمن حمایت از غول‌ها» در ۴۲۶ صفحه با قیمت ۱۰۰ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...