چاپ ششم کتاب «گاه ناچیزی مرگ» توسط انتشارات مولی در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. این اثر یک روایت داستانی از زندگی سلطان العارفین، محی‌الدین ابن عربی است.

گاه ناچیزی مرگ

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، محمدحسن علوان، نویسنده و رمان‌نویس عربستانی است که تاکنون آثاری از او از جمله «القندس» برنده جایزه بوکر عربی (الجائزة العالمیة للروایة العربیة) شده است. علوان در کتاب «گاه ناچیزی مرگ» زندگی مردی را به تصویر می‌کشد که او را سلطان‌العارفین و شیخ اکبر نامیده‌اند.

محی‌الدین ابن عربی اندیشمند بنامی است که پختگی و پروردگی اندیشه‌ی اسلامی را در حوزه‌های گوناگون فقه، الهیات، فلسفه، تصوّف، تفسیر قرآن، علوم حدیث، علوم بلاغت، لغت و… به نمایش می‌گذارد. از سوی دیگر، او پل پیوند و همزه‌ وصلی است میان میراث جهانی و میراث اسلامی. و از این دیدگاه، میراث ابن عربی نموداری است از پیوند زنده و خلاق با میراث جهانی روزگار او ــ چه فرهنگ دینی مسیحی و یهودی و چه فرهنگ فکری و فلسفی. نشان این پیوند، شیفتگی‌ای است که او در بهره‌گیری از اصطلاحات گوناگون برای بیان مفهومی یگانه از خود نشان می‌دهد. البته اهمیت ابن عربی به عنوان پل و پیوند، تنها همین نیست که او میراث انسانی روزگار خویش را به‌خوبی می‌شناخته و آن‌ها را در پی‌ریزی و به‌پاسازی کاخ برافراشته‌ی فکری و فلسفی خویش به کار گرفته است، که افزون بر این، به همین اندازه در بازسازی میراث انسانی، از راه اثرگذاری کارا و خلاقش در آن، نقش داشته است.

علوان در کتاب خود با تکیه بر آنچه ابن عربی در «فتوحات مکیه» درباره خویش نقل کرده، اثری آفریده که نه تنها بیوگرافی کامل محسوب می‌شود، بلکه با روایتی جذاب و زبانی شیرین، داستانی کامل و کم نقص است.

کار نگارش «گاه ناچیزی مرگ» در سال 2017 به پایان رسیده و این اثر در همان سال برنده جایزه شده است. کتاب شامل چندین سِفْر است و از این جهت ما را به یاد ساختار کتاب‌های آسمانی می‌اندازد: اسفار. از دیگر سو، کل داستان، به طور منظم توسط روایت‌هایی موازی شکسته می‌شود. روایت‌هایی که این گونه تدوین شده‌اند تا سیر آن نسخه خطی (زندگینامه یا میراث معنوی او) خودنوشت ابن عربی را-در کتاب حاضر- از زمان مرگ او تا سال 2016 قرن به قرن نشان دهند؛ که کتاب از کجا به کجا رفته و چگونه در کتابخانه‌های دربار، مزارها و قبه‌ها و بارگاه‌ها دست به دست گشته و شاهد چه ماجراهایی بوده و چگونه و چرا.

علوان در گفت‌وگویی ضمن اشاره به چرایی نگارش این اثر، به آرای متفاوت درباره عرفان در جهان اسلام اشاره می‌کند و می‌گوید: من عارف نیستم، اما معتقدم که عرفان ظرفیت بزرگی در پیوند دادن میان آدم‌ها دارد. امروزه «نفرت» پدیده‌ای فرهنگی است که پیش‌ از این چنین فراگیر نبوده است. امروز باید به این بیندیشیم که چگونه می‌توانیم با همدیگر بیشتر ارتباط برقرار کنیم؟ به نظر من، عرفان پلی است میان آدم‌ها که آن‌ها را به هم نزدیک‌تر می‌کند.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: «امروز شصت‌وسه ساله شدم. چقدر شصت‌وسه سالگی مهم است! هیچ‌یک از اطرافیانم نمی‌دانند. که دیگر ریشِ من از این سفیدتر نخواهد شد و کمرم بیش از این نخواهد خمید. مثلِ هر روز، صفیه لباس‌های مرا آماده خواهد کرد و صدرالدین برای رفتن به حلقهٔ درس، در پی من خواهد آمد و باز خواهیم گشت و حرف‌هایی ردّوبدل خواهد شد و غذایی خواهیم خورد و مانندِ تمامِ آدمیان، هوایی تنفّس خواهیم کرد. اما من می‌دانم که شصت‌ودو سالگی، برای من چیزِ دیگری است. نه شصت‌ویک سالگی است! نه شصت‌ودوسالگی! شصت‌وسه سالگی، شصت‌وسه سالگی است! نقطه‌ای از عمر که احوال و گفتار و کردارِ انسان، تغییر می‌کند. نقطه‌ای که محبوبم رسول‌اللّه (ص)، پس از ابلاغِ رسالاتش، در آن وفات یافت.»

انتشارات مولی چاپ ششم کتاب «گاه ناچیزی مرگ» را با ترجمه امیرحسین الهیاری به قیمت 125 هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان قرار داده است.

................ هر روز با کتاب ...............

در قرن بیستم مشهورترین صادرات شیلی نه استخراج از معادنش که تبعیدی‌های سیاسی‌اش بود. در میان این سیل تبعیدی‌ها چهره‌هایی بودند سخت اثرگذار که ازجمله‌ی آنها یکی‌شان آریل دورفمن است... از امید واهی برای شکست دیکتاتور و پیروزی یک‌شبه بر سیاهی گفته است که دست آخر به سرخوردگی جمعی ختم می‌شود... بهار پراگ و انقلاب شیلی، هردو به‌دست نیروهای سرکوبگر مشابهی سرکوب شده‌اند؛ یکی به دست امپراتوری شوروی و دیگری به دست آمریکایی‌ها ...
اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...