«فرانکنشتاین» [Frankenstein] رمان مشهوری است که مری شلی [Mary Shelley]، نویسنده انگلیسی سال ۱۸۱۸ منتشر کرد اما برخورد همسرش و منتقدان ادبی اوایل قرن ۱۹ با اثر درخشان و خلاقانه یک نویسنده زن چگونه بود؟

فرانکنشتاین» [Frankenstein]  مری شلی [Mary Shelley]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از همشهری آنلاین، همان‌طور که می‌دانیم، ایده نوشتن رمان فرانکنشتاین، در یک شب تابستانی دلتنگ‌کننده در ۱۸۱۶ وقتی به ذهن مری شلی ۱۸ ساله رسید که همراه پرسی شلیِ شاعر (که بعدها همسرش شد) در حال گذراندن تعطیلات در آلپ سوئیس همراه با لرد بایرون بود. لرد بایرون به آن‌ها پیشنهاد داد هر کدام یک داستان ارواح بنویسند. آن وقت بود که به ذهن مری رسید: «شاید درباره یک جسد که دوباره راه می‌افتد» و باقی‌اش هم که تاریخ ادبیات است.

دو سال بعد مری شلی «فرانکنشتاین» را به جهان ادبی عرضه کرد، اما به صورت ناشناس. با این وجود، خبر اینکه نویسنده این کتاب زن است، به بیرون درز کرد و در محافل پیچید و از این رو نقدهای اولیه بر این کتاب اهمیت زیادی پیدا کرد. یک منتقد زن‌ستیز در نقدی بر اثر مری شلی نوشت: «ما متوجه می‌شویم نویسنده آن یک زن است؛ این وضع رمان را بدتر می‌کند. اگر نویسنده ما می‌تواند لطافت جنسیت خود را نادیده بگیرد، دلیلی ندارد ما هم این کار را بکنیم. بنابراین ما رمان را بدون نظر بیشتر رد می‌کنیم.» یک سال قبل از انتشار، پرسی شلی با پیش‌بینی انتقادهای کوته‌نظرانه، نقدی جنجالی بر اثر قابل توجه همسرش نوشت که تا ۱۸۳۲، حدود ۱۰ سال بعد از غرق شدن پرسی شلی در خلیج لااسپزیا منتشر نشد.

او نوشت: «رمان فرانکنشتاین، یا پرومته مدرن به عنوان یک داستان خالص بدون تردید از بدیع‌ترین و کامل‌ترین آثار این زمانه است. همان‌طور که داستان را می‌خوانیم، در ذهن در عجبیم و با خود می‌گوییم چه مجموعه‌ای از افکار در چه تجربه‌های عجیبی در ذهن نویسنده شکل گرفته که به این ترکیب حیرت‌انگیز حوادث، نشانه‌ها و رویدادهای ترسناک منجر شده و حاصلش نوشتن این داستان بوده است... این کار را دستی ثابت و استوار سامان داده است. علاقه ما به تعقیب کردن ماجرا بیشتر می‌شود و به سرعت سنگی که از کوه به پایین می‌غلتد، به مقصود خود می‌رسد... ما در این کتاب با مساله‌ای اخلاقی مواجهیم و شاید عمیق‌ترین و جهانی‌ترین شکل تمثیل برای امری اخلاقی باشد. با یک نفر بد و بیمارگونه رفتار کنید، خواهید دید به شخصی شریر تبدیل می‌شود... غیرممکن است این گفت‌وگو را بخوانید (در قسمتی از کتاب) - و البته بسیاری موقعیت‌های مشابه دیگر در داستان- و قلبتان به درد نیاید و اشک از گونه‌هایتان جاری نشود!... شخصیت اصلی داستان در واقع چیزی است که پیش از این وجود نداشته است... (کتاب) نمایشی است از قدرت تفکر و تخیلی بی‌نظیر که خواننده تصدیق می‌کند کمتر اثری بتواند از آن بهتر باشد.
پرسی شلی، آتنائوم؛ ۱۰ نوامبر ۱۸۳۲.»

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...