رمان «پرواز اسب سفید» به قلم سیده عذرا موسوی توسط انتشارات به نشر منتشر شد.

پرواز اسب سفید سیده عذرا موسوی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این کتاب داستان دختر نوجوانی به نام «گلبرگ» است که پدرش گرفتار مشکل بزرگی شده و خودش هم مجبور است تابستان را دور از پدر و مادر با دلهره و سختی بگذراند و انتظار بکشد. او در روزهای پر انتظار خود در این تابستان سخت می‌کوشد به همه کمک کند.

رمان «پرواز اسب سفید» در ۱۶ فصل با نام‌های فصل اول؛ نهنگ تنها، سال‌هاست که طول اقیانوس را می‌رود و می‌آید. فصل دوم؛ تو کجای این ماجرایی گلبرگ؟! من کجام؟ فصل سوم؛ زندگی، راه خودش را می‌رود گلبرگ. فصل چهارم؛ مثل یک پری دریایی غمگین، ته آب‌های گرم. فصل پنجم؛ ظرفت را بزرگ کن گلبرگ. فصل ششم؛ کی می‌تونه، بگه که اندازه مشکل کی بزرگ‌تره؟ فصل هفتم؛ مسابقه را تمام کن گلبرگ. فصل هشتم؛ مثل گم شدن توی جنگل. فصل نهم؛ کتی از تکه‌های بزرگ رنگارنگ. فصل دهم؛ کرم سیاه و چروکیده‌ای که از پروانه‌شدن منصرف شده. فصل یازدهم؛ درد مش‌اسد بی‌پولی نبود؛ بی‌کسی بود. فصل دوازدهم؛ برای آدم زنده، عزاداری نکن گلبرگ. فصل سیزدهم؛ عزیزم! من یا دیوونه‌ام یا پیغمبر. فصل چهاردهم؛ بلدی اسب سفیدی رو، به پرواز دربیاری؟ فصل پانزدهم؛ اومدی اشک تمساح بریزی؟ فصل شانزدهم؛ من باید تاوان، کاری رو که کردم، پس بدم. منتشر شده است.

این کتاب به نویسندگی سیده عذرا موسوی با تصویرسازی نسترن عنبری و طراحی جلد و صفحه‌آرایی سعید دین‌پناه در ۱۸۸ صفحه قطع رقعی در هزار نسخه و با قیمت ۳۸ هزارتومان توسط انتشارات به‌نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...