به گزارش ایبنا، «درویش خان»، یک رمان عاشقانه درباره موسیقی و روایتی از زندگی استاد موسیقی غلامحسین درویش خان است که به قلم حسن هدایت، کارگردان، تهیه‌کننده و فیلم‌نامه‌نویس مطرح کشورمان به رشته تحریر درآمده است. حسن هدایت از چندین داستان‌ صادق هدایت اقتباس کرده است؛ اما هیچ نسبتی با صادق هدایت ندارد.
 
 این رمان بسیار گسترده است و از کودکی تا مراسمهای پس از مرگ درویش خان را در خود دارد. او سعی کرده در این رمان جنبه‌ها و زوایای پیدا و پنهان زندگی این موسیقیدان نامی را به تصویر بکشد.
 
غلامحسین درویش معروف به درویش‌خان در سال 1251 خورشیدی در تهران متولد شد. پدرش حاجی بشیر اهل طالقان و مادرش از ترکمانان تکه بود. علت شهرت وی به درویش‌خان هم به این نکته باز می‌گشت که پدرش هنگـام صدازدن فرزندش همیشه از لفظ «درویش» استفاده می‌کرد و همین نام بعدها به عنوان نام خانوادگی غـلامحسین برگزیده و او به درویش‌خان یا غلامحسین‌خان درویش معروف شد. درویش خان دوران کودکی را در خانواده دولتشاهی گذراند و در همین خانه مادر خود را از دست داد. پدرش که کمی با موسیقی آشنا بود و سه‌تار می‌نواخت، غلامحسین را در ده‌سالگی به شعبه موسیقی مدرسه نظام، وابسته به دارالفنون سپرد که به سرپرستی موسیو لومر فرانسوی ایجاد شده بود.

غلامحسین درویش خان حسن هدایت


صفحات به‌جامانده از این استاد فقید به خوبی میزان مهارت و توانایی‌های او را نشان می‌دهد. صفحاتی که با هنرنمایی استادان نامور موسیقی ایرانی مانند سید احمدخان، سیدحسین طاهرزاده، اقبال السلطان، عبدالله دوامی، رضاقلی‌خان تجریشی، باقرخان رامشگر، مشیر همایون شهردار، حسین‌خان هنگ‌آفرین، اکبرخان رشتی و میرزا اسدالله خان پر شده است. صفحه «بـیداد همایون» که با پـیانو مشیر همایون شهردار همراه است، از نمونه‌های برجسته‌ای است که پنجه شیرین و مضراب روان آن استاد فقید را بیان می‌کند.
 
در مجموع هفت پیش‌درآمد، هشت تصنیف و نُه رِنگ از درویش خان بر جای مانده‌است که همه آن‌ها نشان دهنده قریحه شکوفان او در آهنگسازی است. تصنیف‌های درویش‌خان عبارتند از بهار دلکش (ابوعطا)، ز من نگارم (ماهور)، شب وصل (ماهور)، دائم مه من (ماهور)، ایران هنگام کار است (بیات اصفهان)، صبحدم ز مشرق (سه‌گاه)، عروس گل (سه‌گاه) و باد خزان (افشاری). اشعار این تصنیف‌ها از محمد تقی بهار است، به‌استثنای تصنیف صبحدم ز مشرق که از حاجب است. در این میان دو تصنیف بهار دلکش و ز من نگارم، شهرت پایدار پیدا کرده‌اند. با وجود اینکه درویش به کارهای سیاسی، اجتماعی گرایش نداشت اما تصنیف ز من نگارم، سروده ملک الشعرا، حال و هوای اعتراضی دارد.
 
آثار درویش خان که در سال‌های 1284 (تهران)، 1288 (لندن) و 1293 (تفلیس) خورشیدی ضبط شده‌اند و توسط فرهنگستان هنر با نام گلبانگ سربلندی در سال ۸۹ منتشر شد که این مجموعه کامل‌ترین مجموعه منتشر شده از آثار درویش خان است.

در پشت جلد کتاب آمده است:
«نام من قمر است، نامی که پدرم بر من نهاد و همواره من را ماه آسمان زندگی خود می‌نامید. پدرم غلامحسین فرزند حاجی بشیر طالقانی بود و به لقب «درویش خان» شهرت داشت ... .»

رمان «درویش خان»، اثر حسن هدایت در 257 صفحه به بهای 27 هزار تومان از سوی انتشارات علمی و فرهنگی عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...