کتاب «زینب کبری؛ سکاندار کشتی عاشورا» اثر احمد زمانی به همت موسسه بوستان کتاب روانه بازار نشر شد.

زینب کبری؛ سکاندار کشتی عاشورا احمد زمانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، در این نوشتار، نویسنده با تکیه بر منابع قابل اعتماد کوشیده سیره اخلاقی، اجتماعی و سیاسی آن اسوه مقاومت را در قالب محورهایی بررسی کند.

این اثر در ۸ فصل تهیه و تنظیم شده است «زینب کبری الگوی جامع و بی نظیر» عنوان فصل اول است که در این فصل مباحثی همچون ولادت حضرت زینب کبری (س)، عنایات پیامبر خدا (س) به زینب (س) و نام ها و نشانه های عقیله بنی هاشم ذکر شده است.

دومین فصل از این فصل تحت عنوان «تربیت، امتیازات و تلاش‌های عقیله بنی هاشم» تالیف شده که از جمله مباحث این فصل می توان به تاثیر رفتاری و تربیتی چهره‌های آیه تطهیر بر زینب (س)، ازدواج و شروع زندگی عقیله بنی هاشم، تشکیل حکومت علوی بعد از ۲۵ سال انتظار پرداخت.

نویسنده در فصل سوم این کتاب، به همراهی زینب کبری (س) با امام حسین (س) از مدینه تا کربلا اشاره کرده است که در این فصل به مدیریت بحران در روزهای سخت تاسوعا و عاشورا، خویشتن داری حضرت و توجه به مصیبت دیدگان، توجهات لحظه به لحظه زینب (س) و شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا، حفاظت زینب (س) از امام زین العابدین (ع)، دفن اجساد مطهر شهدای کربلا می پردازد.

فصل بعد به انتقام امویان از حکومت الهی علوی در کوفه اشاره دارد؛ از جمله مباحث این فصل، گفتگوی زینب (س) با سر بریده حسین (ع) در دروازه کوفه، محورهای اساسی خطبه زینب کبری (س)، سخنان هوشمندانه امام سجاد (ع) در کوفه، مراقبت زینب کبری (س) از اسرار آل محمد (ص) اشاره کرد.

در فصل پنجم این اثر که با عنوان «دمشق مرکز حکومت بنی امیه (جامع اموی)» تنظیم شده است، پس از معرفی اجمالی جامع اموی، مباحثی همچکن پاسخگویی زینب کبری (س) به جسارت های یزید (لعنت الله علیه)، خطبه حضرت در برابر یزید و کارگزاران ارشد اموی، تلاش‌های مذبوحانه بنی امیه و جاودانگی اهل بیت (ع)، نکات بنیادین در خطبه زینب کبری (س) در شام، سخنان امام چهارم در مسجد اموی برهم زننده مانور قدرت امویان، زینب کبری و انعقاد عزاداری در محل استقرار اسرا تبیین گردیده است.

«کاروان اسرای اهل بیت (ع) و اربعین در کربلا» عنوان ششمین فصل از این اثر است که گفتگوی امام چهارم (ع) و جابر در اربعین حسینی، مدارا با خانواده‌های شهدای کربلا در بازگشت به مدینه از مباحث این فصل به شمار می رود.

نویسنده در هفتمین فصل از این اثر که با عنوان «بازگشت کاروان اهل بیت (ع) به مدینه منوره» منتشر شده، به بیان مطالبی در خصوص استقبال و به یاد ماندنی مردم مدینه از اسرای اهل بیت (ع)، خطبه امام چهارم زین العابدین (ع) در مدینه منوره، بازگو کردن مصائب از سوی زینب (س) در مدینه منوره و اشعار ام کلثوم دختر امیرمومنان علی (ع) هنگام بازگشت به مدینه پرداخته است.

«رحلت جانگداز زینب کبری (س)» عنوان هشتمین و آخرین فصل از این اثر است که در این فصل، پس از بیان چگونگی رحلت زینب کبری (س)، مباحثی در خصوص مرقد و بارگاه شریف آن حضرت، کلمات و روایتی از زینب کبری (س)، کرامات ایشان، و زینب کبری (س) در آیینه کتاب تبیین گردیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...