کتاب «بسیار زیاد اما ناکافی» (چگونه خانواده‌ من خطرناک‌ترین مرد دنیا را ایجاد کرد؟) [Too Much and Never Enough: How My Family Created the World’s Most Dangerous Man] توسط انتشارات تخت‌جمشید شیراز منتشر شد.

بسیار زیاد اما ناکافی» (چگونه خانواده‌ من خطرناک‌ترین مرد دنیا را ایجاد کرد؟) [Too Much and Never Enough: How My Family Created the World’s Most Dangerous Man]

به گزارش کتاب نیوز به نقل ازایبنا، کتاب «بسیار زیاد اما ناکافی» (خاطرات مری اِل. ترامپ، برادرزاده‌ دونالد ترامپ) شامل ماجراهای زندگی دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا است. نویسنده عنوان دوم کتابش را با جمله‌ی پرسشی «چگونه خانواده‌ من، خطرناک‌ترین مرد دنیا را ایجاد کرد؟» در زیر عنوان اصلی آورده است.

مری ترامپ، در این کتاب، زوایای مختلفی از زندگی عموی خود را نوشته و ادعاهایی جنجالی درباره‌ او مطرح کرده است؛ از جمله دخل و تصرف در ارثیه‌ای که بزرگ خاندان برای فرزندانش به جا گذاشت. «فِرِد ترامپ»، پدر نویسنده و بزرگ‌ترین پسر خانواده‌ ترامپ، سال‌ها قبل مُرده و فرزندانش ادعا می‌کنند که حق آن‌ها در مسائل مربوط به ارث پایمال شده است.

نویسنده‌ این ‌کتاب با رویکردی روان‌شناختی به تحلیل ریشه‌های کودکی و خانوادگی خانواده‌ ترامپ پرداخته است. او رئیس‌جمهور قبلی آمریکا را جامعه‌ستیز و دچار ناهنجاری‌های متعدد معرفی می‌کند. وی فضای خانواده و مناسبات والدین با کودکان ترامپ‌ها را از نوع بیمارگونه معرفی کرده و تمام رفتارهای فرزندان را مبتنی بر رابطه‌ی سخت و نامهربانانه‌ پدر معرفی می‌کند.

مری ترامپ در کتاب خود، تشنج در مناسبات خانوادگی را در همه‌ کردارهای فرزندان، از جمله دونالد ترامپ، متجلی کرده و می‌نویسد: «ترامپ، زاده‌ خانواده‌ای است که مناسبات میان اعضای آن نه بر حسب عشق که بر حسب برنده و بازندگی استوار است.» او این‌کنایه را بین نوشته‌های خود آورده که: «نطفه‌ هر هیولا در کودکی‌اش ریشه دارد.»

نویسنده در بخشی از این‌اثر درباره‌ چگونگی نوشتن «کتاب خیلی زیاد اما همیشه ناکافی» نوشته است: «بخش اعظم این کتاب از حافظه‌ من ناشی می‌شود. در خصوص رویدادهایی که در آن‌ها حضور نداشتم، به گفت‌وگوها و مصاحبه‌ها با اعضای خانواده‌ام، دوستان خانوادگی، همسایگان و بستگان استناد می‌کنم که بسیاری از آن‌ها ضبط شده‌اند. بعضی گفت‌وگوها را با توجه به آنچه شخصاً به خاطر می‌آورم و آنچه دیگران برایم بازگو کرده‌اند بازسازی کرده‌ام. در هر گفت‌وگویی قصد من این بوده است که مفهوم را مجدداً خلق کنم و نقل‌قول‌ها را عیناً بیان نکنم. من هم‌چنین به اسناد و مدارک، صورت‌حساب‌های بانکی، اظهارنامه‌های مالیاتی، دفاتر خصوصی، مدارک خانوادگی، مکاتبات، ایمیل‌ها، پیغام‌ها، عکس‌ها و مدارک دیگر استناد کرده‌ام.»

کتاب «بسیار زیاد اما ناکافی» توسط آرسام، پوریا و فاطمه ایمانی، به فارسی ترجمه شده و به اهتمام انتشارات تخت‌ جمشید در شیراز، در ۲۴۰ صفحه و با بهای ۹۵ هزار تومان منتشر و روانه کتابفروشی‌ها شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...