انتشارات کتابستان معرفت رمان «دختر موشرابی» نوشته محمد حسین‌زاده را منتشر و روانه بازار نشر کرد.

«دختر موشرابی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ داستان این رمان در زمان حال روایت می شود، ولی به صورت اپیزودیک به گذشته ارجاع دارد. مخاطب در رجوع به گذشته در این رمان با مقاطع مهم تاریخی همچون قرارداد ترکمانچای و ماجرای کشف حجاب رضاخانی که به نوعی پای بیگانگان در آن در میان است،‌ آشنا می‌شود.

بنا به گفته محمد حقی، مدیر انتشارات کتابستان، حسین‌زاده در تلاش است تا به مخاطب بر اساس مستندات تاریخی نشان دهد هر جا پای بیگانگان در میان بوده است و در تعامل با دشمنان خارجی ما باخته‌ایم و این تعامل به پیروزی ما منتهی نمی‌شود. به نوعی با اشاره به اتفاقات در گذشته برای امروزمان عبرت بگیریم.

داستان اول کتاب در خرداد 96 می‌گذرد و داستان دوم، روایتی است دو قرنی از تاریخ معاصر ایران که از ترکمنچای شروع می‌شود و تا اواخر قرن چهاردهم خورشیدی ادامه پیدا می‌کند.

این رمان که از زبانی طنز نیز بهره جسته‌ است،‌ به دور از تحقیر و لودگی، فضایی عبرت‌آموز را خلق کرده است و در پایان با تلنگری اساسی، مخاطب را به اندیشیدن در باب عشق و جنگ وا می‌دارد.

«دختر موشرابی»، به نویسندگی محمد حسین‌زاده و در 228 صفحه و با قیمت 45 هزار تومان توسط نشر کتابستان معرفت به تازگی چاپ و منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...