رمان «خان کوه هزارمسجد» نوشته میلاد حسینی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.

خان کوه هزارمسجد میلاد حسینی

به گزارش خبرگزاری مهر، داستان این‌کتاب مربوط به واقعه جنگ مهماندوست در اواخر دوره صفویه است.

جنگ مهماندوست در سال ۱۱۰۸ هجری شمسی، در ۲۵ کیلومتری دامغان بین نیروهای نادرقلی افشار و اشرف افغان رخ داد. این‌میان در رمان «خان کوه هزارمسجد» بخشی از تاریخ نظامی سلاح‌های گرم و سرد و تاکتیک‌های جنگی و از همه مهمتر داستان کیخسرو در شاهنامه نیز روایت شده و با داستان اصلی در هم می‌آمیزد.

از منظر مستند و تاریخی، این‌نبرد اواخر دوره‌ صفوی و اوایل دوره‌ افشاریان رخ داده است. از سوی دیگر و منظر حماسی و پهلوانی، داستان کیخسرو در شاهنامه فردوسی در دل روایت این نبرد تنیده شده است؛ تا جایی‌که بکتاش شخصیت اصلی رمان سرنوشتی الهام‌بخش همچون کیخسرو در شاهنامه پیدا می‌کند.

تلاش بکتاش و عالیه به‌عنوان نمادی از مردان و زنان دلیر این سرزمین برای بیرون‌راندن دشمن از ایران، تمثیلی از تلاش همیشگی این‌مردمان برای پاسداری از آب و خاک خود است. وجه دیگر الهام بخشی شاهنامه است.

در بخشی از این رمان آمده است:

«مزرعه‌ها در زمستان چهره‌ غمگینی داشتند. کپه‌های زرد علوفه‌ها روی همدیگر، سگ‌های ولگرد که میان مزرعه‌ها دنبال یکدیگر می‌کردند و تک درخت‌هایی خشکیده و بی برگ که بالای تپه‌ها حسی از تنهایی را به انسان منتقل می‌کردند. عالیه نفس عمیقی کشید. موهایش در باد روی صورتش ریخته بود. خانه‌های کاهگلی متروکه را در میان زمین‌های بایر می‌دید و به خانه‌ خودشان در کوه هزار مسجد فکر می‌کرد که حالا شبیه به همین خانه‌ها شده است. با خودش فکر کرد رفتن به جنگ چقدر برای مردان تلخ است. ترک کردن خانه و رفتن به جایی که شاید کشته شوی و هیچ گاه برنگردی. اما از سوی دیگر خوشحال بود از اینکه مثل زنان دیگر، درد و رنج حاصل از انتظار کشیدن برای بازگشت مرد خود را نمی‌کشید.»

................ هر روز با کتاب ...............

اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...