کتاب‌های «تفنگ چخوف» و «خود نوشتن» به قلم احمد اخوت منتشر شد.

خود نوشتن» به قلم احمد اخوت

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  ایسنا، «تفنگ چخوف» از مجموعه «هزار توی نوشتن» نوشته احمد اخوّت در ۵۳۲ صفحه و با قیمت ۹۵هزار تومان در نشر جهان کتاب منتشر شده است.

در معرفی ناشر از این کتاب می‌خوانیم: داستان کوتاه به قول معروف راه خود را دارد اندر پیش و جلو می‌رود و اگر بیشتر با آن آشنا شویم خود را بهتر به ما نشان می‌دهد. کوتاه است امّا کم‌خون نیست. لایه‌های رویی‌اش را که بردارید آن زیرها خیلی خبرهاست.

امّا رسیدن به داستان خوب شرایط و معانی و بیان خاص خود را دارد. نویسنده همه‌چیز را تعریف نمی‌کند و کارش با حذف‌ها و اضافه‌هایی همراه است. او به همۀ جزئیات توجه دارد.

آنتون چخوف در نامه به دوستش از تفنگی در داستان یا نمایشنامه صحبت می‌کند که بر دیوار آویزان است و به نظر او باید تا پایان تیراندازی کند. یعنی فقط عنصر تزیینی نباشد (بماند که عنصر تزیینی هم ارزش‌های خود را دارد). «شلیک کند» یعنی دارای نقش است. ممکن است نقش تفنگی شلیک نکردن باشد...

همچنین کتاب «خودِ نوشتن» از مجموعه «هزار توی نوشتن» نوشته احمد اخوّت در ۵۱۴ صفحه و با قیمت ۹۵ هزار تومان در نشر یادشده عرضه شده است.

در معرفی این کتاب آمده است: خودِ نوشتن (writing itself) معانی و ساحت‌های مختلف دارد. یک معنایش یعنی یک زندگی که در نوشتن خلاصه می‌شود. بنویسی و زندگی‌ات از نویسندگی بگذرد که البته چنین کاری کمتر میسر است. دست‌کم این طرف دنیا که از این خبرها نیست. معنای دیگرِ خودِ نوشتن ادبیّتِ (literariness) ادبیات است. این‌که چه ویژگی‌هایی یک متن ادبی را از دیگر متون متمایز می‌کند و مشخصات این ادبیّت چیست؟

این کتاب بر هر دو جنبۀ خودِ نوشتن متمرکز است و به روزگار نویسنده‌ای می‌پردازد که می‌خواهد بنویسد. پیوسته بنویسد تا قلمش خشک نشود و همیشه دستش گرم باشد...

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...