به گزارش تسنیم،  همزمان با سالگرد درگذشت رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی کتاب «روایت‌های ناروا» در نقد خاطرات سیاسی مرحوم هاشمی رفسنجانی را منتشر کرد.

روایت‌ها و خاطرات مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی به خاطر جایگاه سیاسی وی و حضور در صحنه‌های مختلف  برای همه تاریخ‌پژوهان انقلاب اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار است و دقیقاً به همین دلیل؛ اگر عمداً یا سهواً «روایت‌های ناروا» در این خاطرات وارد شده باشد، اثر تخریبی آن در مخدوش‌سازی حافظه تاریخی محققین و جهت‌دهی ناروا به پژوهش‌های تاریخی، بسیار اثر منفی برجای خواهد گذاشت.

مجموعه «روایت‌های ناروا» 10 مقاله در نقد خاطرات سیاسی مرحوم هاشمی رفسنجانی است که همگی در سال‌های حیات وی، منتشر شده است. تنوع مقالات در این اثر باعث شده ابعاد مختلفی از خاطرات آقای رفسنجانی مورد واکاوی و دقت تاریخی قرار گیرد.

دو مقاله نخست با عنوان «مبارزه در تردید و ابهام» و «خاطراتی پر از ابهام و پرسش‌های بی‌پاسخ؛ که به قلم تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی حجت‌الاسلام سیدحمید روحانی نگارش یافته است که در آن به تبیین برخی محورهای انتقادی کلی در مجموع روایت‌های تاریخی آقای هاشمی پرداخته شده است. امتیاز این دو مقاله بیان برخی ارتکازات و مشاهدات تاریخی نگارنده است که اولاً به صورت مستقیم و بی‌واسطه آقای هاشمی را می‌شناسد و ثانیاً تنها کسی است که از سوی امام خمینی مأموریت تدوین تاریخ انقلاب اسلامی به وی محول شده است.

«نگاهی به خوش‌بینی‌های فرمایشی و ژست‌های دموکراتیک آقای هاشمی رفسنجانی» عنوان مقاله سوم به قلم دکتر مظفر نامدار است که از ابتدای دوره سوم فصلنامه تخصصی "15 خرداد" تا کنون، سردبیری این نشریه را برعهده داشته است. این نوشتار، با رویکردی تحلیلی، به نقد کارنامه سیاسی متناقض‌نما و پرفراز و نشیب آقای هاشمی پرداخته است.

مقاله چهارم با عنوان «آسیب‌شناسی انتقادی شیوه‌های خاطره‌گویی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با تأکید بر کتاب دوران مبارزه» به قلم آقایان سهراب مقدمی شهیدانی و میثم عبداللهی چیرانی، به نقد اختصاصی نخستین مجموعه خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی اختصاص یافته است. نظر به اهمیت خاص این اثر در ریل‌گذاری شیوه خاطره‌گویی مرحوم هاشمی، نقد روش‌محورانه آن می‌تواند در خوانش انتقادی سایر آثار مشابه نیز مورد استفاده قرار گیرد.

«بررسی تطبیقی اندیشه‌های امام خمینی و عملکردهای هاشمی رفسنجانی» عنوان مقاله پنجم است که تلاش دارد از ابتدای مبارزات تا سال‌های پایانی حیات امام، به بررسی تطبیقی اندیشه و کارنامه سیاسی آقای هاشمی با امام خمینی بپردازد و فاصله محسوس او با امام را با تکیه بر مستندات تاریخی تبیین کند.

مقاله ششم با عنوان «نظری اجمالی به ادعاهای بدون دلیل در خاطرات هاشمی رفسنجانی» بر آسیب مهمی در مجموعه خاطرات رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت متمرکز شده و در پی تجمیع ادعاهای بدون دلیل در خاطرات اوست.

مقالات هفتم و هشتم که توسط جناب آقای سلیمی نمین تحریر شده، به نقد و بررسی دو کتاب «به سوی سرنوشت» و «اوج دفاع» اختصاص یافته است. امتیاز این دو مقاله، تمرکز بر جزئیات تاریخی و نقد تحلیلی و تطبیقی برخی گزاره‌های خاص است.

«روتوش کتاب هاشمی بدون روتوش» عنوان مقاله‌ای است به قلم سیدحمید روحانی که تلاش دارد به نقد «روش‌های نامتعارف در القای مشهورات و متشابهات تاریخی به جای رخدادها» در مجموعه مصاحبه‌های آقای صادق زیباکلام با مرحوم هاشمی بپردازد.

«هبوط در مه» عنوان آخرین مقاله از این مجموعه است که به نقد کتاب «پا به پای سرو؛ خاطرات خانم عفت مرعشی» پرداخته است.

«روایت‌های ناروا» در 368 صفحه و با تیراژ هزار نسخه در بازار نشر عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...