کتاب «ناخودآگاه سیاسی» [The political unconscious : narrative as a socially symbolic act] نوشته فردریک جیمسون [Fredric Jameson] ترجمه‌ حسین صافی توسط نشر نیماژ منتشر شد.

ناخودآگاه سیاسی» [The political unconscious : narrative as a socially symbolic act]  فردریک جیمسون [Fredric Jameson]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «ناخودآگاه سیاسی: روایت همچون کنش نمادین اجتماعی» نوشته فردریک جیمسون با ترجمه حسین صافی در ۳۹۲ صفحه و بهای ۱۱۰ هزار تومان توسط نشر نیماژ منتشر شد. این کتاب که یکی از مهم‌ترین آثار جیمسون و اثری بینارشته‌ای در حوزه‌های سیاست، اقتصاد و مارکسیسم، روانکاوی، ادبیات و مطالعات فرهنگی محسوب می‌شود.

در توضیحات پشت جلد این کتاب آمده است:

با ورود تفکر انتقادیِ فرانسه به فضای اندیشگانیِ آمریکا در دهه ۱۹۷۰، زمینه ظهور و گسترش حال‌وهوای کاملاً تازه‌ای از اندیش‌ورزیِ انتقادی فراهم شد، زمینه‌ای که فردریک جیمسن آن را «اندیشه‌بازار» می‌خواند.

با رواج این‌گونه از نقد در نیم‌سده‌ای که از آن زمان می‌گذرد، وجوهی چون «معنا»، «تمامیت» و «حقیقت» از سکه افتاد و مفاهیم «تفسیر» و «تاریخ» رفته‌رفته از آن اعتبار یا دلالت ایجابیِ همیشگی ساقط شد؛ تا جایی که حالا دیگر کار نقد کشیده است به شرح و تفسیرهای گوناگون درباره‌ی بحران تفسیر؛ و کار دانشجویان علوم انسانی، در هرکجای جهان، شده است کلنجار رفتن با انبوهی از نظریه‎‌های مختلف از نقد نو گرفته تا نقدهای اسطوره‌شناختی، ساختارگرا، پساساختارگرا، واسازانه، روان‌کاوانه، فمینیستی، و نوتاریخ‌گرایانه ضرب در زیرشاخه‌ها و میان‌رشته‌های منشعب از این نظریه‌ها.

فردریک جیمسن ناخودآگاه سیاسی را برای نخستین بار به سال ۱۹۸۱ منتشر کرد، البته نه به‌قصد مشارکت در اندیشه‌‎بازار نظریه‌ورزیِ (شبه) انتقادی، بلکه اتفاقاً به‌قصد ایراد فرانقدی مارکسیستی بر نقدهای موجود، در جهت برگذشتن از این نقدها. هدف جیمسن در اینجا، نظرکردن بر آشفته‌بازار نقد و گشودن چشم‌اندازی بوده است به وسعت «واپسین افق پیشاروی هرگونه خوانش و تفسیری».
دامنه وسیع تحلیل‌های مطرح در ناخودآگاه سیاسی، به‌همراه بینش انتقادی نافذ و قدرتمند نویسنده‌اش، خواندن این کتاب را برای علاقه‌مندان علوم انسانی چندان لذت‌بخش کرده است، و برای صاحب‌نظران این علوم، چندان ناگزیر، که به‌رغم دامنه‌ی ارجاعات بسیار گسترده و دشوارخوان‌بودن نثرِ به‌غایت پیچیده‌اش، تا کنون به پرمخاطب‌ترین زبان‌های جهان برگردانده شده و وسیعاً مورد استناد قرار گرفته است.

در بخشی از مقدمه این کتاب می‌خوانیم:

در ناخودآگاه سیاسی قرار است به پویش‌شناسی عمل تفسیر دست یازیم، البته با تکیه بر این پیش‌فرض بنیادین که در واقع هرگز امکان مواجهه بلافصل با متن، به مثابه چیزی مطلقاً ناب و فی‌نفسه وجود ندارد. هر متنی هرچند هم که تازه باشد، به چیزی همواره از پیش خوانده‌شده می‌ماند؛ فهم هر متنی، یا بر بستر تفاسیر پیشین صورت می‌گیرد، یا - در موارد کاملاً مسبوق - به پشتوانه عادات رسوب‌شده‌ی خوانداری و مقولاتی که از رهگذر همین سنت‌های تفسیری موروثی بر جا مانده‌اند. پایبندی به این پیش‌فرض، کاربست شیوه‌ای را می‌طلبد که من آن را در جای دیگر «فرانقد» خوانده‌ام...

از ناخودآگاه سیاسی نباید انتظار داشت تا برای یک فرهنگ سیاسیِ در حال تکوین چنان تعیین تکلیف کند که ریموند ویلیامز آن را به‌درستی فوری‌ترین و فوتی‌ترین وظیفه نقد مارکسیستی درباره فرهنگ می‌داند. دلایل تاریخیِ خوب و درستی برای تاخیر مارکسیسم معاصر در برآوردن چنین چشم‌داشتی می‌توان برشمرد: از پیچیدن نسخه‌های اسف‌بار ژدانفی برای هنر گرفته، تا مسحورشدگی در برابر انواع مدرنیسم و «انقلاب‌های» صوری و زبانی، تا ظهور الگویی کاملاً بدیع در نظام سیاسی و اقتصادی جهان که چندان با ابرانگاره‌های اولیه‌ی مارکسیسم از فرهنگ نمی‌خواند...

این کتاب به بحث درباره اولویت تفسیر سیاسی از متون ادبی اختصاص دارد. از این نظر امر سیاسی نه مازاد و نه فرع بر دیگر روش‌های رایج در تفسیر - از جمله تفسیرهای روانکاوانه، اسطوره‌شناختی، سبک‌شناختی، اخلاقی و ساختارگرایانه- نیست؛ بلکه مطلقاً تنها افق پیشاروی هرگونه خوانش و تفسیری است.

................ هر روز با کتاب ...............

هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...
حسرت گذشته را خوردن پیامد سستی و ضعف مدیرانی است که نه انتقادپذیر هستند و نه اصلاح‌پذیر... متاسفانه کانون هم مثل بسیاری از سرمایه‌های این مملکت، مثل رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و جنگل‌هایش رو به نابودی است... کتاب و کتابخوانی جایی در برنامه مدارس ندارد... چغازنبیل و پاسارگاد را باد و باران و آفتاب می‌فرساید، اما داستان‌های کهن تا همیشه هستند؛ وارد خون می‌شوند و شخصیت بچه‌های ما را می‌سازند ...