به گزارش ایسنا، «سفر به خویشتن» نوشته اکهارت تله با گردآوری و ترجمه وحید مهدیخانی در ۲۸۴ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیت ۳۸۵۰۰ تومان در نشر ترنگ عرضه شده است.

در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: هرچه شکلِ این لحظه ‌بدتر و چالش‌برانگیزتر باشد و آن را بپذیرید، شما را عمیق‌تر به سوی فضا - آگاهیِ شرطی‌نشده و آرامش می‌برد. بنابراین اگر شما با بلا و مصیبت دردناکی در زندگی خود روبه‌رو شوید... بلا و مصیبتی در این لحظه رخ می‌دهد و همه چیز از هم می‌پاشد و شما با آن روبه‌رو می‌شوید و می‌بینید که این چنینیِ این لحظه همین است که هست. شما به‌طور کامل شکلی را که این لحظه به خود می‌گیرد، می‌پذیرید. آنگاه ناگهان چیزی را احساس می‌کنید که واقعا قابل شرح دادن نیست و آن را فضا یا آرامشِ اطرافِ حادثه دردناک می‌نامیم. آن در میدانی از آرامش و فضا روی می‌دهد. من در این‌جا کلمه شاد و خوشحال را به کار نمی‌برم. هنگامی که آن اتفاق می‌افتد، شما شاد نیستید، همچنین ناشاد هم نیستید. آن ورای شادی و ناشادی است. آرامش و صفا وجود دارد.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...