کتاب «آگاهی: راهنمایی برای کشف رمز و راز بنیادین ذهن» [Conscious : a brief guide to the fundamental mystery of the mind] یکی از کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز است که به قلم آناکا هریس [Annaka Harris] منتشر و توسط مهرناز نوروزی ترجمه شده است.

آگاهی: راهنمایی برای کشف رمز و راز بنیادین ذهن» [Conscious : a brief guide to the fundamental mystery of the mind]  آناکا هریس [Annaka Harris]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب مشتمل بر 8 فصل است؛ «راز پنهان در ساده‌نگری» اولین فصل این کتاب، به ذاتی بودن تجربه ما از آگاهی می‌پردازد و ضعف و ناتوانی ما برای پی بردن به اسرار آگاهی. پرسش اساسی این فصل اینچنین مطرح می‌شود: «چرا مجموعه‌ای از ماده در جهان باید آگاه باشد؟» اینکه مسئله آگاهی برای ما تبدیل به یک کلیشه تکرار پذیر شده است موجب می‌شود از کنار آن و پرسش‌هایی که حول آگاهی در ذهنمان ایجاد می‌شود و به تبع، معنایی که در زندگی می‌گیرد، به سادگی بگذریم.

هریس به موضوع اندیشیدن به آگاهی می‌پردازد و آن را هم‌راستا با اندیشیدن به هرمسئله‌ای در نظر می‌گیرد و عقیده دارد این فرآیند با لذت خاصی همراه است. هریس از کتاب «خفاش بودن چگونه است؟» اثر توماس ناگل فیلسوف آمریکایی، در تعریف آگاهی نقل قولی می‌آورد: «موجودی آگاه است که دارای کیفیتی از بودن باشد.»

فصل دوم کتاب به مسئله شهود و توهم می‌پردازد؛ چیزهایی که ذهن به نظر راه گریزی از آن‌ها ندارد و به گفته هریس نیز این دو، امری طبیعی را پیش می‌گیرند و همواره، طبیعت آدمی، در شکل دادن به آن‌ها تاثیرگذار است. در باورهای عوام، به عنوان حس ششم از شهود یاد می‌شود و بسیاری از انسان‌ها، زمانی که با حس ششم خود تصمیم می‌گیرند راضی‌تر از زمان‌هایی هستند که آگاهانه و با برنامه‌ریزی پیش می‌روند. با این حال، به این نکته نیز در کتاب اشاره می‌شود که حس ششم می‌تواند ما را فریب دهد. هریس از «شهود نادرست» یاد می‌کند.

نکته جالبی که در فصل دوم کتاب به آن اشاره می‌شود قیاس آگاهی در انسان و نباتات است. هریس اینطور موضوع خود را تشریح می‌‌کند که این باور که انسان آگاه است و گیاه، خیر، هرچقدر هم علمی باشد باز به صورت کامل قابل قبول نیست، از این جهت که تحقیقات نشان داده‌اند، گیاهان در مورد واکنش به آسیب فیزیکی یا مراقبت از دیگران، به روشی پیچیده عمل می‌کنند. هرچند این کار را بدون احساس درد یا عشق انجام دهند، با اینحال، مسئله این است که انجام می‌دهند. هریس به دانیل چاموویتز اشاره می‌کند که عقیده دارد گیاهان می‌توانند محیط خود را از راه لمس حس کنند و بسیاری از جنبه‌های محیط پیرامونشان از جمله دما را تشخیص دهند. مانند درخت تاک که می‌تواند سرعت رشد خود را افزایش دهد یا در صورت وجود مانع در مسیر رشدش، تغییر مسیر بدهد.

«در امتداد راه»، «ما چه کسی هستیم؟»، «آیا آگاهی همه جا گسترده است؟» و «فراتر از پان‌سایکیزم» از جمله دیگر فصل‌های کتاب هستند. فصل پایانی نیز با عنوان «آگاهی و زمان» پا را در تشریح آگاهی فراتر می‌نهد و موضوع زمان و گذرانش را مطرح می‌سازد. اینکه «چگونه راز آگاهی با راز زمان مرتبط است».

«آگاهی(راهنمایی برای کشف رمز و راز بنیادین ذهن)» عنوان کتاب آناکا هریس است که مهرناز نوروزی آن را ترجمه کرده و نشر ذهن‌آویز آن را در 104 صفحه منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ................

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...