چرا چیزها منتشر می‌شوند و چرا از انتشار باز می ایستند، پرسش‌هایی است که آدام کوچارسکی [Adam Kucharski] ریاضی‌دان، در کتاب «قواعد واگیری» [The Rules of Contagion: Why Things Spread - and Why They Stop]در پی پاسخ دادن به آنهاست.

آدام کوچارسکی [Adam Kucharski] قواعد واگیری [The Rules of Contagion: Why Things Spread - and Why They Stop]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «قواعد واگیری» با عنوان فرعی چرا چیزها منتشر می‌شوند و چرا از انتشار باز می‌ایستند، نوشته آدام کوچارسکی به همت علی معظمی ترجمه و از سوی نشر چشمه در ۴۰۲ صفحه، شمارگان ۷۰۰ نسخه و به قیمت ۸۰ هزار تومان منتشر شد.

مترجم در پیشگفتار می‌نویسد: «این کتاب نمونه بسیار خوبی از کتاب‌های پر بار سنت علم برای عموم است. نویسنده آن آدم کوچارسکی ریاضی‌دانی است که با سازمان بهداشت جهانی کار می‌کند: کار اصلی‌اش فهم همین واگیری‌هاست اما هم در حوزه‌های بسیار متفاوت دیگری چون بازارهای مالی کار کرده و از آنها تجربه دسته اولی دارد و هم در این کتاب به مدد دید ریاضیاتی‌اش همان دیدی که الهام‌بخش پیدایی و گسترش علم نوین از قرن هفدهم تا کنون بوده است، مسئله واگیری را در حوزه‌های متعدد و متنوع انسانی که امروزه با آن سر و کار داریم، می‌کاود. کوچارسکی نشان می‌دهد آن‌چه یکی از پیشروان علم واگیری رونالدو راس، در ابتدای قرن بیستم «نظریه پیشامدها» (فصل اول) نامید و در پی تدوین آن بود، امروز پس از افت و خیزهای فراوان در طول یک قرن، محقق شده است و می‌تواند فهم ما را از جهان دگرگون کند.»

کتاب از هشت فصل با عنوان های نظریه پیشامدها، هراس‌ها و همه‌گیری، اندازه دوستی، در هوای حادثه، ویروسی شدن، چگونه مالک اینترنت شویم، ردگیری شیوع، صحنه درگیری، تشکیل شده است.

در قسمتی از کتاب آمده است: «به یاد می‌آورم که در نخستین سفرم به چین وقتی به هتل رسیدم کوشیدم به وای فای وصل شوم، مدتی طول کشید تا بتوانم تشخیص دهم که واقعا به اینترنت وصل شده‌ام یا نه، همه نرم افزارهایی که معمولاً ممکن بود از آنها برای وارسی ارتباطاتم، گوگل واتساپ، اینستاگرام، توییتر، فیسبوک، جی‌میل مسدود بودند. این امر نه فقط قدرت دیوار آتش (بارو) چینی‌ها را نشان داد باعث شد بفهمم شرکت‌های فناوری امریکایی چه نفوذی دارند متوجه شدم که کل فعالیت آنلاین من فقط در دست سه شرکت است.»

در جایی دیگر از این کتاب آمده است: «اگر مردم منطقی باشند باید انتظار داشته باشیم که در مواجهه با عرضه اطلاعات جدید باورهایشان را عوض کنند. این رویکرد در تحقیق علمی را «استدلال بیزی» می‌خوانند. این ایده حاکی از این است که دانش آن باوری است که سطح خاصی از اعتماد به آن وجود داشته باشد. مثلاً فرض کنید که به شدت ذهن‌تان مشغول این است که با شخص مشخصی ازدواج کنید یا نه، و به دقت راجع به رابطه با او فکر کرده اید. در این شرایط، باید دلیل خوبی داشته باشید تا نظرتان را راجع به ازدواج با او عوض کنید. با این حال اگر کاملا راجع به رابطه با او مطمئن نباشید، قانع کردن‌تان به اینکه با او ازدواج نکنید بسیار ساده‌تر است. امری که پیش چشم عاشق بی‌اهمیت است برای مطمئن کردن ذهن مردد به جدایی کفایت می‌کند. همین منطق بر موقعیت‌های دیگر هم حاکم است. اگر با باوری راسخ آغاز کنید، اغلب به شواهدی بسیار قوی محتاج‌اید تا آن باور را کنار بگذارید؛ اگر از اول راجع به آن امر مطمئن نباشید، کم دردسرتر تغییر عقیده می‌دهید. بنابراین، وضع باور شما پس از عرضه شدن اطلاعات جدید به دو چیز بستگی دارد: قوت باور اولیه‌تان و قوت شواهد جدید. این مفهوم اساسی استدلال بیزی - و البته بیشتر آمار جدید- است.»

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...