برای رویارویی با چالش‌های متفاوت زندگی از امتحانات درسی تا مسائل روزمره «تفکر نقاد» یاریگری است کارآمد و منحصربه‌فرد. اینکه چطور بهتر مطالعه کنیم، یا وقتی در فرودگاه معطل می‌شویم چه کار کنیم، یا چه جور لباسی بخریم، همه‌ی این‌ها یعنی فکر کردن درباره‌ی نحوه‌ی دستیابی به هدفی که می‌خواهیم؛ یعنی موثق‌ترین نوع چاره‌جویی و مسئله‌گشایی‌. «تفکر نقاد» اندیشیدن درباره‌ی خود تفکر را به ما می‌آموزد. یاد می‌گیریم ماشین ذهن چطور کار می‌کند، و می‌آموزیم که چطور با در اختیار گرفتن تفکرمان، فرمان اعمال خود، فرمان احساسات خود، فرمان نفس خود را در دست گیریم و مسئولیت زندگی‌مان را بپذیریم.

جرالد نوسیچ [Gerald M Nosich] در کتاب «یادگیری جامع‌اندیشی: راهنمای تفکر نقاد در برنامه‌ی آموزشی» [Learning to think things through: a guide to critical thinking across the curriculum] ب

جرالد نوسیچ [Gerald M Nosich] در کتاب «یادگیری جامع‌اندیشی: راهنمای تفکر نقاد در برنامه‌ی آموزشی» [Learning to think things through: a guide to critical thinking across the curriculum] با ارائه دستورالعمل‌های کاربردی در موارد متفاوت همراه با تمرینات راهگشا و هدفمند می‌کوشد که به ما یاد بدهد چگونه عملاً نقادانه بیندیشیم. این کتاب مدلی منسجم و کلی برای تفکر نقاد ارائه می‌دهد و باید دریابیم چطور همه‌ی بخش‌های آن با یکدیگر مرتبط هستند. در مدل ارائه‌شده در این کتاب، در چهارچوب مؤلفه‌های استدلال (فصل ۲)، رشته‌ی درسی (فصل ۳) معیارهای استدلال (فصل ۴) و ترکیب آن‌ها با یکدیگر (فصل ۵) خواهیم اندیشید. برای بررسی پرسش‌ها و مسائل رشته‌ی خود باید کل مدل را درک کنیم. این کتاب روش متفاوتی برای نگریستن به جهان ارائه می‌دهد که همانا جامع‌اندیشی درباره‌ی مسائل آن است.

کتاب بر مبنای الگوی ریچارد پل تدوین شده که تفصیل آن را می‌توان در کتاب «تفکر انتقادی: تدابیری برای آگاهانه زیستن و خوب آموختن» مشاهده کرد. در الگوی ریچارد ‌پل، هر تفکری متشکل از عناصر یا مؤلفه‌های ثابتی است؛ به این معنا که هر وقت فکر می‌کنیم پرسشی مطرح است، اطلاعاتی مورد استفاده قرار می‌گیرد، دیدگاهی داریم، استنتاج‌هایی می‌کنیم، استلزاماتی را رعایت می‌کنیم، و از برخی مفروضات و مفاهیم و کلمات کلیدی استفاده می‌کنیم. پل این الگو را جهان‌شمول می‌داند و معتقد است که آن را می‌توان در هر «بافتار» یا زمینه‌ای به کار گرفت؛ مثلاً تاریخ، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و غیره. وجه مشخصه‌ی کتاب «یادگیری جامع‌اندیشی» آموزش نحوه‌ی پیاده کردن این الگو به دانشجویان و مدرسان در بافتارهای مختلف آکادمیک و رشته‌های درسی است. از این حیث، این کتاب می‌توان را به نوعی مکمل کتاب ریچارد پل دانست.

در کتاب «یادگیری جامع‌اندیشی» آمده است که فرایند محوری متفکر نقاد‌ این است که به پرسش یا مسئله‌ای می‌پردازد؛ با استفاده از مؤلفه‌های استدلال آن را بررسی می‌کند؛ در صورت نیاز تمامی جنبه‌های مسئله را از دیدگاه رشته بررسی می‌کند و با استفاده از معیارهای تفکر نقاد بر استدلال خود نظارت می‌کند. در نگاهی گسترده‌تر، حتی می‌توانیم با استفاده از تفکر نقاد زندگی خود را پیوسته بازاندیشی کنیم. به عبارت دیگر باید در زندگی به مؤلفه‌ها (برای مثال اهداف و مفروضاتتان) و معیارها (برای مثال توجه به موارد مهم و عمیق) توجه داشته باشیم. در نتیجه، زندگی آگاهانه نوعی فرایند تفکر نقاد به شمار می‌رود.
برای درک مفهوم «تفکر نقاد» مثال شایسته تامل، مطالعه نحوه پاسخ به این سوال است «برده‌داری چه تأثیری در شکل‌گیری جامعه در ایالت‌های جنوبی آمریکا داشت؟» که نشان‌دهنده‌ی تفاوت بین «یادگیری تاریخ» به شکل منفعلانه و نقادانه‌اندیشی درباره‌ی تاریخ است. ما می‌توانیم با خواندن یک کتاب مرتبط با موضوع و یادداشت شش تأثیر عمده‌ی برده‌داری بر شکل‌گیری جامعه‌ی جنوب آمریکا به این پرسش پاسخ دهیم. اما راه دیگر این است که مانند مورخ‌ها در مورد این پرسش تاریخی بیندیشم: تفکر درباره‌ی تأثیر برده‌داری چه نتیجه‌ی روشنگرانه‌ای بر جامعه‌ی آمریکا دارد؟ این مسئله چه ارتباطی با برده‌داری و مسئله‌ی نژاد در فصل‌های پیشین دارد؟ میراث برده‌داری چه تأثیری بر جامعه امروز دارد؟ چطور می‌توان اطلاعاتی درباره‌ی این پرسش‌ها به دست آورد؟ و از چه منابع دست‌اولی می‌توان استفاده کرد؟

کتاب تصریح می‌کند، ویژگی‌های تفکر نقاد بخشی از شخصیت فرد محسوب می‌شوند و ما می‌توانیم تمامی این ویژگی‌ها را به مرور زمان و با ممارست و داشتن تعهد در خود پرورش دهیم. و اما ویژگی‌های متفکرهای نقاد:

عقل‌باورند: به‌جای تبعیت از عواملی که به صورت ناخودآگاه تفکر آن‌ها را شکل می‌دهند به مستدل‌اندیشی در مورد مسائل و پرسش‌ها به بهترین نحوی که می‌توانند باور دارند.
فروتنی فکری دارند: بی‌اطلاعی خود را درباره‌ی برخی مسائل به طور کامل می‌پذیرند و به آن اقرار دارند. گرچه اقرار به اشتباه گاه دشوار است، می‌پذیرند که مرتکب اشتباه می‌شوند و استدلال آن‌ها در بسیاری موارد کامل و بی‌نقص نیست. از انتقاد استقبال می‌کنند و از آن درس می‌گیرند.

شهامت فکری دارند: از چالش‌هایی که در برابر باورهای محکم و عادت‌های فکری‌شان قرار می‌گیرد، فرار نمی‌کنند. حاضرند دیدگاه خود، حتی دیدگاهی قدیمی و تثبیت‌شده را، در صورتی که عقل حکم کند، تغییر دهند.

همدلی فکری دارند: حاضرند منطق هر دیدگاهی را صرف‌نظر از موافقت یا مخالفت خودشان با آن دیدگاه به صورت استدلالی بررسی کنند. البته این کار را فقط در ذهن خودشان انجام نمی‌دهند: بلکه حاضرند منطق نهفته در دیدگاه‌های دیگر را درک کنند.

صداقت فکری دارند: معیارهایی را که درباره‌ی دیگران به کار می‌برند در مورد خود نیز اعمال می‌کنند. به دنبال حقیقت هستند: از طریق بررسی موضوع می‌خواهند معقول‌ترین توضیح را ارائه کنند، حتی اگر تاوان سنگینی برای‌شان داشته باشد.

منصف هستند: تلاش می‌کنند هنگام تحلیل، ارزیابی، درک یا به‌کارگیری هر باور یا دیدگاهی، هرچند متفاوت از دیدگاه خودشان، متعادل و بی‌طرف باشند.
از نظر فکری فعال‌اند: به‌جد می‌خواهند مسائل را درک و به طور استدلالی بررسی کنند. تمایل زیادی به پرداختن به موضوعات فکری دارند. از تفکر نقادانه لذت می‌برند.
پشتکار فکری دارند: حاضرند هر مدت زمانی را که برای رسیدن به نتیجه‌ی معقول لازم است به فعالیت‌های ذهنی مهم اختصاص دهند.
استقلال فکری دارند: مستقل فکر می‌کنند و بر این ویژگی تأکید و تعهد دارند. عادتاً بهترین استدلالی را که از عهده‌شان برمی‌آید در پیش می‌گیرند ــ شامل استفاده از مؤلفه‌ها و معیارها، استدلال در چهارچوب رشته‌های مختلف و توجه به تصویر بزرگ‌تر.

کتاب «یادگیری جامع‌اندیشی: راهنمای تفکر نقاد در برنامه‌ی آموزشی» با ترجمه مریم آقازاده و اکبر سلطانی در ۳۰۱ صفحه توسط انتشارات اختران رهسپار بازار کتاب شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...