سیمین سلیمانی | اعتماد
جهانشاه صارمی مدرس و مولف حوزه موسیقی، نوازنده تار و سهتار است که سرپرستی گروه موسیقی «نهفت» را هم بر عهده دارد؛ او در تمام سالهای کار هنریاش دغدغه آموزش این هنر را داشته و همچنان به این موضوع میاندیشد. موضوع بنیادین آموزش که در پرورش هنرجویان موسیقی اهمیت زیادی دارد، اگرچه کمتر به آن توجه میشود اما این هنرمند پیشکسوت بارها با انتشار آثار مختلف در این زمینه و همچنین با انجام فعالیتهای دیگر روی موضوع آموزش تاکید داشته و دارد.

از آخرین کتابهایی که از این مولف و مدرسِ موسیقی به بازار نشر وارد شد، «الگوهای ردیف میرزا عبدالله» است که زمستان سال 1403 توسط نشر عارف راهی بازار کتاب شد؛ کتابی که باز هم آموزشی است. همراه این کتاب، سه لوح فشرده از اجراهای حسین علیزاده هم ضمیمه شده؛ با صارمی درباره این اثر، اهمیت یادگیری ردیف برای هنرجویان موسیقی و همچنین لزوم بازبینی منابع پیشین و علل آن گفتوگو کردیم.
ردیف میرزا عبدالله مدتهاست که مبنای آموزش موسیقی دستگاهی بوده و روایتها و نسخههای مختلفی از آن منتشر شده است. به نظر خودتان کتاب تازه انتشار یافته شما یعنی «الگوهای ردیف میرزا عبدالله» در قیاس با آثار پیشین چه نوآوریای دارد و چه خلأ و کمبودی را میتواند در حوزه آموزش و پژوهش موسیقی ایرانی برطرف کند؟
قبل از وارد شدن به موضوع اصلی بحث، یعنی کتاب «الگوهای ردیف میرزا عبدالله»، باید به چند نکته مهم در مورد نگارش ردیف اشاره کنم. در بعضی از نوشتارهای ردیف میرزا عبدالله که به وسیله افراد مختلف انجام شده، اول اینکه دستهبندی نتها بر اساس آکسان صحیح به درستی انجام نگرفته است. به همین دلیل، در موارد بسیار، درک صحیح جملات، صرفا با اجرا از روی نت امکانپذیر نیست. دومین موضوعی که باید به آن توجه شود این است که در یک جمله مشابه، کشش نتها در گوشهها و دستگاههای مختلف به شکلهای متفاوت نوشته شده است که این از عدم شناخت الگوها، برای نگارنده سرچشمه میگیرد. نکته دیگر مخدوش بودن مرز کشش نتها است، به این صورت که تفاوتی بین نتهای زینت و سهلاچنگ یا حتی دولاچنگ قائل نشده. یکی دیگر از مسائل مهم، به کار نگرفتن صحیح علائم موسیقی مانند استاکاتو، تکیه و... است که همه اینها باعث میشود اجرای ردیف صرفا از روی نت با اشکال روبرو شود. در کتاب الگوهای ردیف میرزا عبدالله، ضمن ارایه الگوها، هرآنچه به نت نوشته شده، با تصحیحات لازم و رعایت همه مواردی که به آنها اشاره شد، مطرح شده است.
پس از این میرسیم به موضوع اصلی، باید توجه داشته باشیم که ردیف، علیرغم داشتن پیچیدگیهای خاص، دارای قالبها و الگوهای مشخصی است که آگاهی از آنها نه تنها میتواند باعث سهولت شناخت و فراگیری ردیف برای هنرجویان باشد، بلکه ابزاری برای دستیابی اولیه هنرجویان به مقولهای به نام بداههنوازی است.
شما در این اثر ۲۰۵ الگوی اصلی و همچنین بیش از ۸۰۰ نمونه وابسته را استخراج کردهاید. بفرمایید که این دستهبندی چگونه در آموزش و تحلیل ردیف، به هنرجویان و پژوهشگران کمک میکند تا به درک بهتری از ردیف دست پیدا کنند؟
ببینید؛ بخش اول این کتاب، شامل گوشههای مشترک است. در این بخش هنرجو متوجه میشود که در ردیف، قالب و الگویی به نام کرشمه وجود دارد که در کل ردیف، در ۲۳ گوشه در دستگاههای مختلف اجرا شده که همه دارای الگویی یکسان هستند یا اینکه در ردیف، ساختاری به نام بستهنگار داریم که در ۱۵ گوشه در دستگاههای مختلف اجرا شده که همگی دارای الگویی یکساناند. با این شناخت، نه تنها آموزش ردیف برای هنرجو تسهیل خواهد شد، بلکه هنرجو درک بهتری نسبت به ردیف خواهد داشت که میتواند این الگوها را در هر گوشه از دستگاههای مختلف به کار گیرد که این خود، مقدمهای بر بداههنوازی است.
بخش دوم کتاب، شامل جملات مشترک در ساختار هر دستگاه و آواز است. در هر دستگاه یا آواز، جملاتی وجود دارند که بدون هیچ کم و کاست و تغییر در فواصل در گوشههای مختلف آن دستگاه یا آواز مطرح شدهاند که با شناخت آنها، فراگیری آن دستگاه یا آواز برای هنرجو آسان میشود. بخش سوم کتاب هم الگوهای مشابه در تمامی ردیف است.
به عنوان مثال در این بخش، هنرجو آموزش میبیند که الگویی به نام پنجهمویه در ۲۱ گوشه در دستگاههای مختلف اجرا شده که تنها تفاوت آنها متفاوت بودن نتها و فواصل آنهاست و همگی دارای ساختار یکسانی هستند.
این کتاب به نوعی میتواند هنرجو را به درکی از ردیف برساند تا بتواند از آن، بهره ببرد تا برای خلاق بودن در نوازندگی آماده شود. اینطور نیست؟
باید اول به این نکته تاکید کنم که ردیف در حقیقت دستور زبان موسیقی ایرانی است. ما در دستور زبان فارسی یاد گرفتهایم که مثلا جمله ماضی بعید چگونه ساخته میشود و از چه ساختاری برخوردار است و برای ما چند جمله نمونه هم مثال زده میشود، ولی این به آن معنی نیست که ما تا ابد همان جملهها را به عنوان جمله ماضی بعید به کار ببریم. ما با شناخت آن الگو، میتوانیم بعدها، هزاران جمله متفاوت ماضی بعید بسازیم. هنرجوی موسیقی هم میتواند با شناخت الگوهای ردیف و به کارگیری آنها در گوشههای متفاوت دستگاهها و آوازهای مختلف، اولین قدمها را در درک ردیف و بداههنوازی بردارد.
همانطور که پیشتر اشاره کردید، همراه این کتاب، سه لوح فشرده از اجراهای آقای علیزاده ضمیمه شده، این به نوعی یک پیوند میان آموزش مکتوب و شفاهی ایجاد کرده است. در واقع ترکیبی از هر دو شیوه را شاهد هستیم. این شیوه چه نقاط قوتی دارد که از آن بهره گرفتید و چالشهای آن کدامند؟
همیشه عادت من بوده که آثارم از قبیل سیدی، دیویدی، کتاب و... را قبل از انتشار خدمت استادم، حسین علیزاده بدهم و این افتخار را داشتهام که همیشه از نظرات کارشناسی و ارزشمند ایشان بهره ببرم. در ابتدا قرار نبود که کتاب الگوهای ردیف میرزا عبدالله، فایل صوتی هم داشته باشد. پس از اتمام کتاب، طبق روال، کتاب را خدمت ایشان بردم که مورد تایید و رضایت ایشان قرار گرفت؛ اما فرمودند که بهتر است فایل صوتی الگوها، ضمیمه کتاب باشد تا هنرجو ضمن دیدن نت الگو، فایل صوتی آن را هم بشنود. این پیشنهاد بسیار خوبی بود و من را به اهداف آموزشیام نزدیکتر میکرد. به ایشان عرض کردم که این امر مستلزم این است که به استودیو بروم و تمام الگوها را ضبط کنم اما ایشان فرمودند که «میتوانی از اجراهای من استفاده کنی» این پیشنهاد ارزشی مضاعف به محتوای کتاب بود و البته ناگفته نماند که مثل همیشه قدردان سخاوت هنرمندانه ایشان هستم.
در ترکیب این دو شیوه لایههای مختلف آموزشی نهفته است؛ از جمله به این نکته میتوان اشاره کرد که آنچه من در مورد نتها تصحیح به عمل آوردم، بهطور کامل منطبق با اجراهای آقای علیزاده بود. یعنی هنرجو آنچه را که از روی نت کتاب اجرا کند، همان خواهد بود که آقای علیزاده اجرا کردهاند که این امر باعث میشود با فراگیری دقیق جملات از روی نت و شنیدن آنها، هنرجو بتواند این الگوها را به شیوه و زمانبندی درست در سایر گوشههای دستگاه و آوازهای مختلف اجرا کند و همچنین در اجرای ردیف، از خود خلاقیت به خرج بدهد.

شما سالها در حوزه آموزش و پژوهش موسیقی فعالیت داشتهاید؛ مهمترین دغدغهای که در طول این سالها پیگیری کردید چه بوده و چگونه در آثار و فعالیتهای شما بازتاب پیدا کرده است؟
بله، من حدود ۳۰ سال است که آموزش موسیقی میدهم و در طی این مدت اکثر هنرجویانم کودک و نوجوان بودهاند و علت آن علاقه من به کار با این گروههای سنی بوده است؛ اگرچه کار کردن با کودکان مشکلات خاص خودش را دارد. یک ضربالمثل چینی میگوید: «اگر نیت یک ساله داری برنج بکار، اگر نیت ده ساله داری درخت بکار و اگر نیت صد ساله داری انسان تربیت کن.» به نظر من اساس و بنیاد پیشرفت، در آموزش صحیح و بنیادی نهفته است؛ این در همه زمینهها از جمله علوم، هنر، ورزش و... صدق میکند. علاقه من به آموزش موسیقی از یک سو و اعتقادات شخصی از سوی دیگر باعث شد که نگاهی عمیق و با وجدان هنری به امر آموزش موسیقی داشته باشم. کتابهای اول و دوم تار و سهتار هنرستان موسیقی، گردآوری روحالله خالقی در برنامه آموزشی من بوده است. در اینجا لازم است به چند نکته مهم اشاره کنم: این کتابها حدود هفت دهه پیش برای آموزش هنرجویان هنرستانهای موسیقی تدوین شده بودند. از آنجا که هنرجویان هنرستان درسی با عنوان تئوری موسیقی داشتند؛ خالقی نیازی ندیده بود که در این دو کتاب، تئوری موسیقی را هم بگنجاند. مورد بعدی اینکه در همه جای دنیا کتابهای آموزشی پایه، دارای کتابی با عنوان «روش تدریس» است. همانطور که کتاب فارسی کلاس اول دبستان، دارای کتابی با عنوان «روش تدریس» است که به معلم آن درس داده میشود، چون الزاما همه معلمان تخصص شخصی لازم را برای تدریس کتاب دارا نیستند. مضاف بر آن، این کتابها فاقد هرگونه توضیح اجرای درسها و تکنیکهای اجرایی بودند.
با این توضیحات که بعد از مدتی این کتابها منشأ آموزش تار و سهتار در خارج از هنرستان شدند، آن هم بدون آموزشهای تئوریک، بدون داشتن روش تدریس، بدون توضیحات اجرای تکنیکها و...
من طی سالها آموزش، نکات مهم هر درس را یادداشت میکردم. سوالاتی که هنرجویان از من میپرسیدند و پاسخ آنها برایم بسیار مهم بود. از تئوریهای لازم برای هر بخش از کتاب و توضیحاتی را که برای اجرای هر درس لازم بود، یادداشت برمیداشتم؛ همچنین ویرایشهایی که در کل کتاب باید اعمال میشد و دهها نکته دیگر طی سالها تدوین شدند و در نهایت بازنگری و اعمال تغییرات بنیادی در این دو کتاب را با آقای علیزاده مطرح کردم که مورد استقبال بسیار زیاد ایشان واقع شد که با نظارت ایشان اقدام به چاپ کتابها کردم. به عنوان مثال کتاب اول تار و سهتار که قبلا ۲۹ صفحه بود، تبدیل شد به کتابی با ۱۳۰ صفحه که تمام مشکلات آن برطرف شده است. ابتکار دیگری که در تدوین این کتاب به عمل آوردم، ضبط قطعات کتاب به شیوهای جدید است که در تاریخ آموزش موسیقی سابقه نداشته و خود حاصل سالها آموزش است. قطعات این کتاب با تمام سازهای ایرانی (تار، سهتار، بربت، رباب، سنتور، قانون، کمانچه، نی و تمبک) به شیوه تکنوازی، دونوازی و سهنوازی همراه با تمبک و گروهنوازی اجرا شده است که این اجراها همراه با توضیحات تکنیکهای اجرایی، در آشنایی هنرجویان با تمام سازهای ایرانی، علاقهمندی آنها به موسیقی، اجرای صحیح قطعات و رشد حس موسیقایی هنرجویان، سهم بسزایی داشته است.
در واقع این آثار حاصل سالها آموزش موسیقی و کسب تجارب مختلف در این زمینه بوده است. همانطور که سالها آموزش ردیف در نهایت منجر به انتشار کتاب «الگوهای ردیف میرزا عبدالله» شد. انتشار «همساز»، همکاری در چندین کتاب معتبر موسیقی، تشکیل گروه نهفت متشکل از هنرجویان نوجوان موسیقی با بیش از دو دهه فعالیت و اجراهای حرفهای و انتشار چندین سیدی و دیویدی با گروه «نهفت» همگی برآمده از تجربیات سالها آموزشم در حوزه موسیقی بوده است.
و به عنوان یک موسیقیدان پیشکسوت در کنار این دغدغهمندی، برای به ثمر رسیدن فعالیتهای خود، با چه مشکلات و معضلاتی مواجه بودید و چگونه از آن گذر کردید؟
خوشحالم که برای فعالیتهایم، از جمله آموزش موسیقی، انتشار کتابها، سیدیها و دیویدیها، همچنین تشکیل گروه نهفت و حدود ۲۴ سال برگزاری سالانه کنسرتهای مختلف و... به هیچ نهاد دولتی و غیردولتی وابسته نبودهام. تمام مراحل انجام این فعالیتها که ذکر کردم از جمله مسائل مالی آنها به تمامی بر دوش خودم بوده است و از این بابت خوشحال هستم. توضیح مشکلات به نظرم امری بیهوده است و با در نظر گرفتن انجام همه این فعالیتها، بدون هیچگونه حمایتی، شاید مشکلات تا حدودی قابل درک باشند.
................ تجربهی زندگی دوباره ...............