ترجمه‌ای از کتاب «نویز: خدشه‌ای بر قضاوت انسان» [Noise : a flaw in human judgment] اثر اولیویه سیبونی، دنیل کانمن و کَس آر. سانستین [Cass Sunstein, Daniel Kahneman, and Olivier Sibony] منتشر شد.

نویز: خدشه‌ای بر قضاوت انسان» [Noise : a flaw in human judgment] اولیویه سیبونی، دنیل کانمن و کَس آر. سانستین [Cass Sunstein, Daniel Kahneman, and Olivier Sibony]

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «نویز: خدشه‌ای بر قضاوت انسان» از جدیدترین آثار منتشر شده توسط نشر میلکان است که توسط ابوالفضل نصری و مهیار حسنی ترجمه شده است.

ناشر در معرفی این اثر آورده است:

این‌ بار دنیل کانمن، درحالی‌که به همان ایده‌های بکر و بینش‌های پژوهش‌محور که به نوشتن کتاب «تفکر سریع و کند» منجر شد مسلح است، همراه با دو همکار خود به موضوع مؤثر و مهم «نویز و خطا در قضاوت‌های انسانی» می‌پردازد و راهکارهایی برای دوری جستن از چنین خطاهایی پیشنهاد می‌کند.

تصویر کنید در یک شهر دو پزشک برای یک عارضه به دو تشخیص متفاوت برسند و نسخه‌ی کاملاً متفاوتی برای بیمار بپیچند، یا دو قاضی برای افرادی با جرم‌های یکسان حکم‌های بسیار متفاوت صادر کنند. فرض کنید استخدام شما در شرکتی بزرگ تابع میزان حال‌وحوصله‌ی مصاحبه‌کننده با شما باشد. برای پی‌‎بردن به خطاهای موجود در قضاوت‌های انسانی و مقابله با آن‌ها، باید از اجزای مختلف آن (سوگیری و نویز) شناخت خوبی داشته باشیم. همان‎گونه که در این کتاب می‌خوانیم، گاهی حتی نویز بیشتری از سوگیری اهمیت می‌یابد. بااین‌حال، این نوع خطا در گفتگوهای روزمره‎ی عمومی و حتی در سطوح بالاتر سازمانی به‎ندرت تشخیص داده می‌شود. به تعبیری رمانتیک، سوگیری بازیگر نقش اولی است که بر روی صحنه‎ی نمایش هنرنمایی می‌کند، درحالی‌که نویز همان سیاهی‌لشکری است که در پسِ صحنه درحال ایفای نقش است. درباره‌ی سوگیری در هزاران مقاله‎‌ی علمی و ده‌ها کتاب مشهور بحث و بررسی شده، اما در بسیاری از همین مقالات حتی اسمی از نویز برده نشده است.

کتاب حاضر تلاشی است برای اصلاح این نابرابری، که به‌تفصیل و با مثال‌های بسیار به موضوع «نویز» می‌پردازد و پاسخی برای سؤالات زیر می‌یابد:
• تفاوت بین نویز و سوگیری چیست؟
• ماهیت قضاوت انسانی چیست و چگونه می‌توان دقت و خطای آن را اندازه‌گیری کرد؟
• قضاوت پیش‌نگرانه چیست و قوانین، فرمول‌ها و الگوریتم‌ها چه مزیت‌هایی به قضاوت‌های انسانی دارند؟
• دلایل اصلی ایجاد خطای نویز چیست و چگونه می‌توان قضاوت انسانی را بهبود بخشید و از خطا جلوگیری کرد؟

«نویز: خدشه‌ای بر قضاوت انسان» اثر اولیویه سیبونی, دنیل کانمن, کَس آر. سانستین در 469 صفحه و با قیمت 127 هزارتومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...