کتاب «مهارت‌های اجتماعی زیستن» [The school of life guide to modern manners : 20 skills to navigate the dilemmas of social life] از تولیدات موسسه مدرسه زندگی آلن دوباتن با ترجمه فائزه نوری توسط نشر هنوز منتشر شد.

«مهارت‌های اجتماعی زیستن» [The school of life guide to modern manners : 20 skills to navigate the dilemmas of social life]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر هنوز کتاب «مهارت‌های اجتماعی زیستن» با ترجمه فائزه نوری را با شمارگان هزار نسخه، ۹۶ صفحه و بهای ۳۳ هزار تومان منتشر کرد. این کتاب که از جمله تولیدات مدرسه زندگی آلن دو باتن در مجموعه «جستارهایی برای زندگی» است، ۲۰ بخش به ترتیب با این عناوین دارد:

چگونه بپذیریم گاهی کسالت آور هستیم؟
چگونه نامه سپاس بنویسیم؟
چگونه هدیه مناسبی انتخاب کنیم؟
چگونه در مهمانی با غریبه‌ها ارتباط برقرار کنیم؟
چه کنیم اگر از گپ زدن‌های کوتاه در مهمانی‌ها متنفریم؟
چگونه در مهمانی از دست کسی خلاص شویم؟
چگونه محبت دیگران را جلب کنیم؟
چگونه و چرا دیگران را تحسین کنیم؟
چگونه مؤدبانه به دیگران «نه» بگوییم؟
چگونه در اجتماع تنها باشیم و راحت بمانیم؟
چگونه نارضایتی خود را از خدماتی که گرفتیم اعلام کنیم؟
چگونه مورد اعتماد و محرم اسرار دیگران باشیم؟
چگونه تسلیت بگوییم؟
چگونه وقتی شربت را روی لباس‌مان ریختیم از خجالت نمیریم؟
با احساسات فروخورده و افکار پنهانی خود چه کنیم؟
چگونه نگران دوست داشتنی بودن یا نبودن‌مان نباشیم؟
چگونه مهمان خوبی باشیم؟
چگونه به طرف مقابل‌مان بگوییـم بیـن دندان‌هایش سبزی گیر کرده است؟
چه کنیم که دیگران احساس خوبی به خودشان داشته باشند؟
چگونه با آبروریزی‌های‌مان کنار بیاییم؟

زندگی اجتماعی پر از تنگناهای کوچک اما جدی است. بسیاری از مسائل کاملا ساده ممکن است تا مدت‌ها ما را درگیر خود. به عنوان مثال اگر در مهمانی گیر کسی می‌افتیم که حسابی حوصله‌مان را سر می‌برد، تمام مـدت به این فکر می‌کنیم چه طوری خودمان را خلاص کنیم بدون اینکه او را ناراحت شود.

تصور کنید داریم دوستی را به دوست دیگری معرفی می‌کنیم و متوجه می‌شـویـم نام یکی از آنها را فراموش کرده‌ایم. یا در مهمانی لیوان شربت آلبالو از دست‌مان سـر می‌خورد و تمام آن خالی می‌شود روی مبل روشـن و پارچه‌ای میزبان. این تنگناها در ظاهر به قدری بی‌اهمیت‌اند که اصلا ارزش ندارد به آنها توجه کنیم، اما در واقع بر مهم‌ترین و جدی‌ترین موضوع‌های زیست اجتماعی ما اثر می‌گذارند: بر خود را برای رسیدن به خوشبختی دنبال کنیم و همزمان به حساسیت‌ها و خواسته‌های دیگران احترام بگذاریم؛ چگونه خیرخواهی خود را صمیمانه ابزار کنیم؛ چگونه زخم‌هایی را که با خودخواهی و بی توجهی بر جای گذاشته‌ایم التیام بخشیم؛ چگونه مهربان بمانیم، اما منفعلانه و هیجانی رفتار نکنیم.

گذر از این تنگناها در گذشته آداب خاصی داشت. دوران مدرن نیز آداب و رفتارهای خاص خود را دارد. این رفتارها گاهـی بـه قـدری پیچیده و زیادند که این دوران را به تکلف دوران اشراف سالاری شبیه می‌کنند. از این رو بهتر است در این دوران با احساس‌های خود همراه شویم و آنها را همان طور که هستند ابراز کنیم. البته حتی وقتی این موضوع را می‌دانیم، زمان عمل کردن که فرا می‌رسد باز هم گیج می‌شویم، نمی‌دانیم چه طور با دیگران رفتار کنیم و چگونه مسئولیت خودمان را در برابر آنها بپذیریم.

در این کتاب بیست مطالعه موردی ارائه شده است که بر تنگناهای اجتماعی رایج و واکنش‌های احتمالی ما به آنها تمرکز می‌کند و فلسفه‌ای برای رفتار شایسته و صمیمانه ارائه می‌دهد. رفتارها خیالی نیستند که بتوان از آنها چشم پوشی کرد، بلکه واقعی و نتیجه تلاش‌های هر روزه ما برای تحقق رسالتی بزرگ و ارزشمندند: یعنی ساختن دنیایی پر مهر.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...