کتاب «اضطراب جایگاه اجتماعی» [ Status anxiety] نوشته آلن دو باتن [Alain De Botton] با ترجمه مریم تقدیسی منتشر شد.

[این کتاب پیش از این با عناوین «تشویش منزلت»، «اضطراب وضعیت»، «اضطراب موقعیت» و «اضطراب منزلت» 4 بار ترجمه شده است.]

به گزارش ایرنا، یکی از نگرانی‌هایی که در دنیای پراضطراب مدرن هر روز تجربه می‌کنیم، نوعی از اضطراب است که کمتر راجع به آن می‌دانیم؛ اضطراب جایگاه اجتماعی. از دغدغه‌های همه ما این است که دیگران چه نظری درباره ما دارند. همه ما خواستار موفقیت هستیم و از شکست می‌ترسیم، همه ما کم‌وبیش و غالباً در خفا درباره جایگاه اجتماعی مان اضطراب داریم. 

آلن دو باتن در کتاب اضطراب جایگاه اجتماعی به این نگرانی هر روزه و شاید هر لحظه ما پرداخته و می نویسد: جایگاه اجتماعی والا پیامدهای خوشایندی به دنبال دارد، از جمله امکانات، آزادی، فرصت، آسایش و شاید مهم‌تر از همه احساس مورد توجه و ارزشمند بودن. جایگاه اجتماعی والا از نظر بسیاری بهترین نعمت های زمینی است، حتی اگر کسی مستقیما به آن اذعان نکند.

دو باتن در مقدمه کتاب خود با ارائه تعاریفی در مورد جایگاه اجتماعی، تعریفی نیز از اضطراب جایگاه اجتماعی ارائه می‌دهد:  نوعی نگرانی که چنان تباه‌کننده است که می‌تواند گستره های مختلف زندگی ما را نابود کند، نگرانی از این که نتوانیم خود را با آرمان‌های موفقیت که جامعه تعیین کننده آن است تطبیق دهیم و از ‏شان و احترام محروم شویم. یا نوعی نگرانی از اینکه از لحاظ منزلت اجتماعی در پایین ترین مرتبه یا در آستانه سقوط به مرتبه‌ای پایین‌تر قرار داشته باشیم.

نویسنده با مطرح کردن این نظریه که اضطراب جایگاه اجتماعی قابلیتی استثنایی در ایجاد درد و رنج دارد به این ویژگی انسان امروز اشاره می‌کند که بیشتر ما برای اینکه احساس خوبی درباره خود داشته باشیم متکی به نشانه های احترامی هستیم که از جامعه دریافت می‌کنیم.

او همچنین با برشمردن کاربردهای تمایل به داشتن جایگاه اجتماعی نظیر «ایجاد انگیزه برای به کارگیری استعدادها، ترغیب به متمایز دیده شدن، ممانعت از رفتارهای نامتعارف و زیانبار و انسجام بخشیدن به اعضای جامعه هول یک نظام ارزشی متداول»، عنوان می کند که این تمایل می‌تواند کشنده باشد و به همین دلیل سودمند ترین راه برای پرداختن به این وضعیت، درک آن و صحبت در مورد آن باشد.

آلن دو باتن در اضطراب جایگاه اجتماعی، در دو بخش موجبات و راه‌حل‌ها برای نخستین بار به این وضعیت شایع نامی داده است و سرچشمه های آن و راه‌های ممکن مقابله با آن را بررسی کرده است. به قلمرو تاریخ، فلسفه، اقتصاد، هنر و سیاست سفر می کند تا ببیند متفکران بزرگ با چه شیوه های بدیعی بر این اضطراب غلبه کرده اند حاصل کار او کتابیست که نه فقط سرگرم کننده و تأمل برانگیز است بلکه رنگی از نبوغ و حکمت دارد و می تواند در حل این مشکل به انسان امروز کمک کند. اضطراب جایگاه اجتماعی هم تشریح یکی از دردهای انسان مدرن است و هم پیشنهاد راه‌هایی برای درمان این درد.

انتشارات ققنوس کتاب اضطراب جایگاه اجتماعی [2005 م.] را با ترجمه مریم تقدیسی در ۲۳۷ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت 29هزار تومان منتشر و روانه بازار کتاب کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...