مرتضی رُهبانی، پژوهشگر، نویسنده و مترجم، چند روز قبل در سن ۸۹ سالگی و در سکوت خبری از دنیا رفت.

مرتضی رهبانی ف‍ره‍ن‍گ‌ ش‍رق‌ و غ‍رب‌: تحلیل تاریخ از دیدگاه روان‌شناسی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، مرتضی رُهبانی، در ۱۳۱۲ در تهران متولد شد. او در جوانی از هواداران نهضت ملی شدن نفت بود و به دنبال کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، در اواسط دهۀ ۱۳۳۰ از ایران مهاجرت کرد. در آلمان غربی به تحصیل روان‌شناسی پرداخت و با کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در آلمان همکاری داشت. در کنار برخی فعالیت‌های تجاری، در شهر هانوفر نیز یک کتاب‌فروشی تأسیس کرد که بعدها، به هنگام بازگشت به وطن، آن را به کارکنان آلمانی‌اش واگذاشت. با پیروزی انقلاب، در سال ۱۳۵۸ به ایران بازگشت و در لواسان ساکن شد. مباحث تمدنی و به‌ویژه تأثیر و سهم و نقش فرهنگ و تمدن ایرانی - اسلامی در تمدن جهانی از موضوعات مورد توجه و علاقۀ او بود.

از آثار رُهبانی می‌توان به «سیاست عملی» (۱۳۶۵)، «ف‍ره‍ن‍گ‌ ش‍رق‌ و غ‍رب‌: تحلیل تاریخ از دیدگاه روان‌شناسی» (نشر نی، ‌۱۳۷۹)، «ف‍ره‍ن‍گ‌ ش‍رق‌ و چالش‌های فرهنگ شرق» (نشر ثالث، ۱۳۸۶)، «ف‍ره‍ن‍گ‌ غ‍رب‌ و چالش‌های آن» (نشر ثالث، ۱۳۸۷)، «روحیۀ ایرانی؛ روحیة شرقی: نقد و بررسی کتاب سازگاری ایرانی مهندس بازرگان» (چاپخش، ۱۳۸۷) و از ترجمه‌هایش به یوهانس گوتنبرگ اثر ماتیاس گِسکِه (دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۳) و فرهنگ اسلام در اروپا اثر زیگرید هونکه (چاپ نهم: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۵) اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...