ترجمه دو کتاب «مامان همه‌چیزه!» [Everything is mama] و «اولین کلمه هر بچه: بابا» [Your baby's first word will be Dada] نوشته جیمی فَلُن [Jimmy Fallon] توسط انتشارات کتاب پارک منتشر و راهی بازار نشر شدند.

مامان همه‌چیزه!» [Everything is mama] و «اولین کلمه هر بچه: بابا» [Your baby's first word will be Dada] نوشته جیمی فَلُن [Jimmy Fallon

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، جیمی فلن نویسنده آمریکایی این‌کتاب‌ها، متولد ۱۹۷۴ است و به‌عنوان کمدین، بازیگر، مجری تلویزیون و نویسنده شناخته می‌شود. او همراه با همسر و سه‌فرزندش در نیویورک زندگی می‌کند. او در ابتدا کتاب «اولین کلمه هر بچه: بابا» را نوشت و بازخوردهای خوبی دریافت کرد اما بعد متوجه شد در خانه خودشان، مامان است که همه‌چیز بچه‌هاست. در نتیجه دوباره دست به کار نوشتن یک کتاب شد و «مامان همه‌چیزه!» را نوشت.

دو کتاب یادشده برای مخاطبان گروه سنی الف (بچه‌های یک تا سه‌سال) تولید شده و «مامان همه‌چیزه!» در حوزه موضوعی مادر و نوزاد و «اولین کلمه هر بچه بابا» هم درباره روابط پدر با کودک و تکلم کودکان است. تصویرگری این‌کتاب هم توسط میگل اُردونِز انجام شده‌اند.

میگل ادونز تصویرگر اسپانیایی کتاب‌ها هم پس از تصویرگری کتاب اول جیمی فلن،‌ حسابی معروف شد. او هم با همسر و سه‌فرزندش در مادرید زندگی می‌کند. اولین‌کلمه‌ای که دو بچه اول او گفتند، مامان بود، نه بابا!

«مامان همه‌چیزه!» با ۳۶ صفحه و «اولین کلمه هر بچه بابا» هم با ۲۶ صفحه مصور رنگی چاپ شده‌اند. هر دو کتاب یادشده با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان به بازار نشر آمده‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...