کتاب «فکر کردن، بی‌درنگ و با درنگ» [Thinking, fast and slow] در مورد عوامل پیدا و پنهان شکل‌گیری باورها، تصمیم‌ها و سلیقه‌های ماست که نویسنده، خواندن آن را برای اظهارنظرهای کارمندان در کنار آب‌سردکن اداره مفید می‌داند.

فکر کردن، بی‌درنگ و با درنگ» [Thinking, fast and slow] دنیل کانمن

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، دانش‌پژوهان علوم اجتماعی و شاید بتوان گفت بیشتر مردم، دو موضوع را در مورد طبیعت انسان باور دارند؛ نخست آن که انسان موجودی عقلانی است و دیگر این که اگر بتوان هیجاناتی چون خشم یا ترس را کنترل کرد، می‌توان عاقلانه فکر کرد و منطقی تصمیم گرفت. اما دانیل کاهنمن (Daniel Kahneman) و آموس تورسکی (Amos Tversky) در دهه هفتاد با انتشارات مقالاتی، این دو فرض را به چالش کشیدند.

پژوهش این دو دانشمند روان‌شناس که نشان دادند ریشه بسیاری از خطاهای فکری و تصمیم ما نه در هیجانات بلکه در دستگاه شناخت ماست، تاثیر قابل توجهی بر علوم اجتماعی گذاشت و توجه رشته‌های گوناگون از فلسفه و حقوق تا آمار و پزشکی را جلب کرد. علم اقتصاد بیشترین بهره را از این مطالعات برده است، چنان که شاخه جدیدی در این علم با عنوان اقتصاد رفتاری شکل گرفت که در سال ۲۰۰۲ میلادی جایزه نوبل اقتصاد را برای کاهنمن به ارمغان آورد.

وی در کتاب فکر کردن، بی‌درنگ و با درنگ چکیده ده‌ها سال پژوهش خود را درباره شگفتی‌ها و کاستی‌های ذهن انسان، موجودی که می‌پندارد پادشاه افکار خویش است و بنا به میل و اراده خود تصمیم می گیرد، ارائه کرده است. کاهنمن در این اثر، حیات ذهنی را با کمک دو کنشگر مثالی شرح داده و نشان می‌دهد فکر کردن بی‌درنگ (سامانه شهودی ۱) مسئول پنهان بسیاری قضاوت‌ها و تصمیم‌گیری‌های انسان است. وی این کتاب را که در پنج بخش با عنوان‌های دو سامانه، دریابش و سوگیری‌ها، بیش اطمینانی، انتخاب‌ها و دو خود در سال ۲۰۱۱ نوشت و به آموس تورسکی تقدیم کرد.

نویسنده در ابتدای درآمد کتاب می‌نویسد: هر نویسنده‌ای به گمان من، در ذهن خود موقعیتی را در نظر می گیرد که خواننده اثرش بتواند از آنچه می خواند بهره ببرد. از نظر من، آن موقعیت کنار آب‌سردکنی در اداره است، جایی که نظرها رد وبدل می‌شوند و سخن‌چینی‌ها دهان به دهان می چرخند. امیدوارم دایره واژگانی را گسترش دهم که افراد در زمان سخن گفتن از قضاوت‌ها و انتخاب های دیگران، سیاست‌های جدید شرکت یا تصمیم‌های یک همکار برای سرمایه‌گذاری به‌کار می برند. چرا باید دغدغه سخن‌چینی‌ها را داشت؟ زیرا تشخیص اشتباهات دیگران و انگشت‌گذاشتن بر آنها بسیار آسان تر همچنین بسیار لذت‌بخش‌تر از اشتباهات خود است. بسیاری از ما بی‌اختیار می‌خواهیم بدانیم دوستان و همکاران درباره انتخاب‌های ما چه فکری می‌کنند؛ بنابراین کیفیت و محتوای این قضاوت‌های مورد انتظار اهمیت دارد. علاقه‌ای که ما به فهمیدن سخن‌چینی‌های هوشمندانه دیگران داریم انگیزه‌ای پُرتوان برای نقد جدی خود است، حتی پُرتوان‌تر از قراری که اول سال با خود می‌گذاریم تا در محیط کار و خانه، تصمیم‌های بهتری بگیریم.

فکر کردن، بی‌درنگ و با درنگ را نشر ققنوس با ترجمه حسین علیجانی رنانی و جمشید پرویزیان در ۶۴۸ صفحه و شمارگان یک‌هزار و ۱۰۰ نسخه منتشر کرده و در دسترس است. این کتاب برای نخستین بار با عنوان تفکر سریع و کند با ترجمه فروغ تالوصمدی توسط انتشارات در دانش بهمن در سال ۱۳۹۵ منتشر و سپس تحت عناوین مختلف توسط ناشران و مترجمان متفاوت به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...