کتاب مجموعه مقالات «اخلاق اطلاعات و فضای مجازی» نوشته رافائل کاپور [Rafael Capurro] و دیگران با گزینش و ترجمه محمد خندان (عضو هیات علمی دانشگاه تهران) منتشر شد.

اخلاق اطلاعات و فضای مجازی رافائل کاپور [Rafael Capurro]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، در معرفی این کتاب که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده، می‌خوانیم: «این کتاب مشتمل بر مقالاتی است که توسط چهره‌های شاخص اخلاق اطلاعات مانند رافائل کاپورو، لوچانو فلوریدی، هرمان تاوانی و سوراج هونگلاداروم نوشته شده‌اند و به تحلیل مسائل اخلاقی مربوط به تکنولوژی اطلاعات و فضای مجازی می‌پردازند. گرچه همه این مقالات به‌لحاظ زاویه دید و عمق تحلیل‌های‌شان در یک سطح نیستند، اما مکمل و متمم یکدیگر محسوب می‌شوند و هر یک جنبه‌ای از فضای مجازی را با استفاده از مفاهیم مطرح در اخلاق اطلاعات مورد مطالعه قرار می‌دهند.

در گزینش مقالات سعی شده هم مباحث نظری پوشش داده شوند و هم مسائل عملی و کاربردی مورد توجه قرار گیرند. بر این اساس کتاب با دو مقاله دایرةالمعارفی از رافائل کاپورو آغاز می‌شود که به‌ ترتیب کلیات اخلاق اطلاعات و اخلاق دیجیتال را معرفی می‌کنند، سپس با مقالاتی که صبغه نظری و فلسفی پررنگ‌تری دارند ادامه می‌یابد، و در نهایت با مقالات کوتاهی که به بررسی برخی از مسائل انضمامی می‌پردازند خاتمه پیدا می‌کند.

علی‌رغم تنوع و تکثری که در مضامین مقالات این مجموعه به چشم می‌خورد، می‌توان مضمونی اساسی را مشاهده کرد که کم‌وبیش در اکثر قریب به اتفاق آن‌ها به‌نحوی تکرار شده است و آن، تأکید بر نسبت اخلاق با سیاق فرهنگی-اجتماعی زندگی مردم و به‌عبارتی با زیست‌جهانِ آن‌هاست. بیشتر نویسندگان این مجموعه به اخلاق اطلاعات نگاه فردانگارانه ندارند، بلکه می‌کوشند بین اخلاق و جهانِ زندگی مردمان نسبت برقرار کنند. به عبارت دیگر، بیشتر مقالات این مجموعه رویکردی اکولوژیک (مأخوذ از ایکوس یونانی به معنای «خانه» و «مسکن») به اخلاق اطلاعات دارند. ورای نحوه رفتار درستِ فردی، اخلاق به نحوه سکناگزیدنِ جمعیِ ما در جهان راجع است و اکنون بخش قابل توجهی از زیست‌جهانِ مردم به قلمرو فضای مجازی تعلق دارد. ما به‌نحوی از انحاء در جهان مجازی سکنا می‌گزینیم و اخلاق اطلاعات می‌خواهد طریقه درست و نیکوی این سکناگزینیِ مجازی را به ما بیاموزد.

فضای مجازی به‌وضوح استعاره‌ای مکانی است که از سکونت انسان در فضایی متفاوت و جدید خبر می‌دهد. اکنون بخش عمده‌ای از تجربه وجودیِ ما در جهان مجازی رقم می‌خورد. بدین اعتبار، تفکر در باب فضای مجازی، تفکر درباره «سکونت‌گاه» است. سکونت‌گاه طرحی است که انسان در پاسخ به ندای هستی درمی‌اندازد و ما اکنون با «طرح‌اندازی دیجیتالیِ هستی» مواجه‌ایم.

رابطه اخلاق اطلاعات و فضای مجازی از همین نقطه آغاز می‌شود. ما بیش از هر زمان نیازمندیم مسائل اخلاقی‌ای را که تحت تأثیر فضای مجازی به آن‌ها دچار شده‌ایم در پرتو تفکر به «سکونت‌گاه» به اندیشه درآوریم، زیرا به تعبیر هایدگر «موافق با معنای بنیادی واژه اِتوس، واژه اخلاق باید نشان دهد که این رشته به سکونت‌گاه می‌اندیشد». با این رویکرد هستی‌شناسانه اکولوژیک است که وضع قاعده و قانون برای فضای مجازی، به معنای حقیقی کلمه وضع «ناموس» خواهد بود، نه صرفاً معرکه‌گیریِ ایدئولوژیک برای تحکم و تسلط بر زندگی مردم.

انسان با این التزام است که اخلاقِ سکناگزیدن در سکونت‌گاهش را می‌یابد و به شیوه نیک و درست در آن رفتار می‌کند. اندیشیدن به سکونت‌گاه و قوامِ تاریخی آن، رسالتِ اصیلِ اخلاق اطلاعات در عصر فضای مجازی است.»

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...